مدبر و صانعى نداشته باشد؟!
" ديصانى " مدتى سر به جيب تفكر فرو برد سپس عرض كرد اشهد ان لا إله الا الله وحده لا شريك له و اشهد ان محمدا عبده ورسوله وانكه امام و حجت الله و من از اعتقاد سابق خود برمىگردم و توبه مىكنم.
" بيان ":
" الف " - ممكن است مبناى استدلال در كلام امام اين باشد كه عقل باور نمىكند طاوس خود به خود بدون صانع و مدبر وجود يابد: و چون معقول نيست چنين موجودى كه آثار دانش و قدرت از او هويداست به طبيعت بى شعور و ناتوان مستند باشد، ناگزير بايد اعتراف كرد كه صانع و مدبر آن خداوند حكيم و توانائى است، و ممكن است مبناى استدلال، حدوث طاوس باشد چنان كه در خبر آينده بيان خواهد شد. و ناگفته نماند كه ذكر طاوس يا براى اين است كه تخم مرغى كه دست بچه بوده و امام به آن استدلال فرموده تخم طاوس بوده، يا آنكه امام طاوس را از باب مثال ذكر فرموده است.
" ب " - نظر به اينكه ظاهر روايت با موازين عقلى تطبيق نمىكند دانشمندان براى تفسير روايت وجوهى بيان كرده اند كه " علامه مجلسى " قدس سره در بحار الانوار آن وجوه را ذكر كرده و ما خلاصه بعضى از آنها را بشرح زير نقل مىكنيم:
1 - ممكن است مراد سائل (ديصانى) از جاى دادن جهان بزرگ در ظرف كوچك (تخم مرغ) تحقق ووجود جهان به نحوى از انحاء تحقق ووجود باشد ولو به اين نحو كه وجود ظلى (سايه) موجودات جهان در ظرف كوچكى تحقق يابد و منظور از جواب هم امكان بلكه وقوع اين نحو از وجود است و بهترين گواه انطباع و انعكاس موجودات بزرگ در نقطه زرد چشم است كه كوچكتر از عدسى مىباشد و شاهد اين توجيه قناعت ديصانى به اين پاسخ و اعتراض نكردن او مىباشد. و شاهد ديگرش اين است كه اگر واقعا مراد ديصانى جاى دادن وجود عينى جهان در تخم