خود " معتصم " توصيه كرده بود ". (1) بر اساس همين امر، جمعى از فقها ومحدثين مانند: احمد بن حنبل فقيه معروف، ابن عاصم، سجاد و جمعى ديگر از قضاة و اهل علم عراق را كه اعتقاد مخالف مقام خلافت را داشتند و بر خلاف اين پندار بودند، مورد ايذاء و آزار قرار مى داد. مأمون معتزلى بود و با تفتيش عقايدى كه به نام " محنه " برپا كرده بود، سعى داشت عقايد خود را بر ديگران تحميل نمايد. مأمون در سال 218 با نامه ها و دستور العمل هائى كه به اسحاق بن ابراهيم براى امتحان قضات و محدثان نوشت، كار تفتيش عقائد را آغاز نمود. در رأس همهء عقايد، مخلوق بودن قرآن و عدم رؤيت خدا در قيامت بود. دوران محنه چهارده سال طول كشيد.
احمد بن حنبل كتابى به نام " الرد على الزنادقة والجهمية " دارد كه مقصود او از جهميه همه كسانى است كه منكر مخلوق نبودن قرآن و منكر رؤيت خدا در قيامت بودند، در كتاب به دو نكته اشاره شده است:
يكى: اينكه، مسأله بر سر جواز رؤيت خدا در روز قيامت است نه در دنيا، در واقع او نيز رؤيت خدا را در دنيا جائز نمى داند ولى در آخرت روا مى شمرد.
دومى: اين رؤيت مختص مؤمنان است نه كافران. پس به اعتقاد او، مؤمنان خدا را خواهند ديد.
او با آيه: * (وجوه يومئذ ناضرة الى ربها ناظره) * (2) صورتهايى كه شاد و خرم هستند، به سوى خداى خويش مىنگرند. اين آيه تصريح دارد كه در آن روز مؤمنان به پروردگار خود خواهند نگريست. البته معتزله اين آيه و امثال آن را تأويل مى كنند كه مقصود ثواب يا قدرت خدا را خواهند ديد و ثواب خدا فعل اوست نه خود او، استدلال آنان بر اين اعتقاد