خاست و گفت: اين پسر رسول خدا (صلى الله عليه وآله) است هر كه سؤالى دارد بكند، از وى سؤالاتى شد كه بر خلاف، جواب داد، اين كار، حاضران را در حيرت واندوه فرو برد، فقهاء برخاسته و قصد رفتن كردند و گفتند: اگر ابو جعفر (عليه السلام) جوابها را مى توانست بدهد، اين همه، جواب خلاف از عبد الله بن موسى بروز نمى كرد!!
در اين وقت از صدر مجلس درى گشوده شد و غلامى موفق نام، وارد مجلس گرديد و گفت: اين ابو جعفر (عليه السلام) است كه مى آيد، همه به پا خاستند و از وى استقبال كرده و سلام دادند، امام صلوات الله عليه داخل شد، دو پيراهن به تن داشت و عمامه اى كه دو طرفش آشكار بود به سر گذاشته بود، آن حضرت نشست مردم همه ساكت شدند.
منادى قبلى به پا خاست و از امام سؤالاتى نمود: حضرت جواب درستى دادند، همه شاد شدند و بر او دعا كردند و ثنا گفتند، عرض كردند: عموى شما، عبد الله چنين و چنان جواب مى گفت.
فرمود: لا إله إلا الله اى عمو! بزرگ است نزد خدا كه فردا پيش او ايستاده باشى و بگويد: چرا به بندگان من، آنچه نمى دانستى، فتوا دادى در صورتى در ميان امت، داناتر از تو وجود داشت؟
روايت شده: عمر بن فرج رخجى (حاكم مدينه) به آن حضرت گفت: شيعيان شما مدعى هستند كه شما وزن همهء آب دجله را مى دانيد؟ در آن وقت در كنار دجله بودند، حضرت فرمودند: آيا خدا مى تواند اين علم را به پشه اى بياموزد يا نه؟ گفت: آرى، امام (عليه السلام) فرمودند: من در پيش خداى تعالى، از پشه و از اكثر مخلوقاتش، محترمتر هستم. (1) جود و بخشش آن بزرگوار آنچنان كه گذشت، بذل و بخشش و احسان در راه خدا، يكى از امتيازات و خصوصيات اصلى اين خاندان كرم است كه در مواقع متعدد از آنان سرمىزند. آنان در جلب رضا و