اسلام (صلى الله عليه وآله) ارث ببرد و هيچ ولايت و سرپرستى نداشت چه دليلى داريد؟
امام (عليه السلام) در پاسخ فرمود: در مورد عدم توارث عباس به آيه شريفه اى استناد جستند كه مى فرمايد آنان كه ايمان آورده اند ولى هجرت به مدينه انجام ندادند تا هجرت ننمايند درباره ولايت و سرپرستى آنان، هيچ تعهدى ندارى " عباس نيز از افرادى بود كه هجرت ننموده بود.
هارون گفت: شما به چه عنوان به خواص و عوام اجازه داديد كه شما را به رسول خدا (صلى الله عليه وآله) نسبت دهند وشما را به عنوان فرزندان رسول خدا (صلى الله عليه وآله) بخوانند در صورتى كه شما فرزندان على (عليه السلام) هستيد و افراد به پدر نسبت داده مى شود نه به مادر چون مادر حكم ظرف ولادت را دارد و رسول خدا (صلى الله عليه وآله) جد و نياى بزرگ شما از ناحيه مادر است نه آنكه پدر شما بوده باشد.
امام (عليه السلام) در پاسخ فرمودند:
من اكنون سوالى از شما دارم و آن اينست اگر پيامبر اسلام سر از قبر بردارد و از دختر شما خواستگارى نمايد آيا شرعا مىتوانيد درخواست او را بپذيريد يا نه؟
هارون! سبحان الله! چرا نپذيرم بلكه با پذيرفتن آن بر عرب و عجم و قريش و غيره نيز افتخار و مباهات مى نمايم كه چنين دامادى پيدا كرده ام.
امام (عليه السلام) بسيار خوب. شما مىتوانيد دختر خود را به ازدواج او درآوريد ولى من شرعا چنين اجازه و رخصتى را ندارم چون او پدر و والد من است نه پدر و والد تو.
هارون: شما مى گوئيد ما از نسل و ذريهء رسول خدائيم در صورتى كه پيامبر اسلام ذريه و نسلى نداشته است و پس از خود فرزند ذكورى باقى نگذاشته است نسل و ذريه از پسر است نه از دختر، شما كه از فرزندان دخترى او هستيد نه پسرى.
امام (عليه السلام) آيه شريفه * (و من ذريته داود وسليمان وايوب ويوسف وموسى وزكريا و يحيى و عيسى و إلياس) * را تلاوت نمود و پرسيد آيا پدر عيسى كى بود...؟
هارون: عيسى كه پدر نداشت.