(مسأله 876): نماز خواندن در ملكى كه منفعت آن مال ديگرى است بدون اجازه كسى كه منفعت ملك مال او مىباشد در حكم نماز خواندن در ملك غصبى است مثلا در خانه اجارهاى اگر صاحب خانه يا ديگرى بدون اجازه كسى كه آن خانه را اجاره كرد نماز بخواند نمازش بنابر احتياط باطل است و اگر ميت وصيت كرده باشد كه ثلث مال او را به مصرفى برسانند تا وقتى كه ثلث را جدا نكنند نمىشود در ملك او نماز خواند.
(مسأله 877): كسى كه در مسجد نشسته اگر ديگرى او را بيرون كرده و جاى او را اشغال كند و در آنجا نماز بخواند نمازش صحيح است اگر چه گناه كرده است.
(مسأله 878): اگر در جائى كه نمىداند غصبى است نماز بخواند و بعد از نماز بفهمد يا در جائى كه غصبى بودن آن را فراموش كرده نماز بخواند و بعد از نماز يادش بيايد نماز او صحيح است ولى كسى كه خودش جائى را غصب كرده اگر فراموش كند و در آنجا نماز بخواند نمازش بنابر احتياط باطل است.
(مسأله 879): اگر بداند جائى غصبى است و تصرف در آن حرام است، ولى نداند كه در جاى غصبى نماز خواندن اشكال دارد و در آنجا نماز بخواند، نماز او بنابر احتياط باطل مىباشد.
(مسأله 880): كسى كه ناچار است نماز واجب را سواره بخواند، چنانچه حيوان سوارى يا زين يا نعل آن غصبى باشد نماز او باطل است، و هم چنين است اگر بخواهد سواره بر آن حيوان، نماز مستحبى بخواند.
(مسأله 881): كسى كه در ملكى با ديگرى شريك است اگر سهم او جدا نباشد، بدون اجازه شريكش نمىتواند در آن ملك تصرف كند و نماز بخواند.