آب بكشد.
(مسأله 863): اگر سر سوزنى خون حيض در بدن يا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است و بنابر احتياط خون نجس العين مثل خوك و مردار و حيوان حرام گوشت و خون نفاس و استحاضه نيز چنين است. ولى خونهاى ديگر مثل خون بدن انسان يا خون حيوان حلال گوشت اگر چه در چند جاى بدن و لباس باشد، در صورتى كه روى هم كمتر از درهم باشد نماز خواندن با آن اشكال ندارد.
(مسأله 864): خونى كه به لباس بى آستر بريزد و به پشت آن برسد، يك خون حساب مىشود، ولى اگر پشت آن جدا خونى شود، بايد هر كدام را جدا حساب نمود پس اگر خونى كه در پشت و روى لباس است روى هم كمتر از درهم باشد، نماز با آن صحيح و اگر بيشتر باشد، نماز با آن باطل است.
(مسأله 865): اگر خون روى لباسى كه آستر دارد بريزد و به آستر آن برسد يا به آستر بريزد و روى لباس خونى شود، بايد هر كدام را جدا حساب نمود مگر در صورتى كه متصل به هم باشند بطورى كه در نزد عرف يك خون حساب شود، پس اگر خون روى لباس و آستر كمتر از درهم باشد، نماز با آن صحيح و اگر بيشتر باشد نماز با آن باطل است.
(مسأله 866): اگر خون بدن يا لباس كمتر از درهم باشد و رطوبتى به آن برسد كه اطراف را آلوده كند، نماز با آن باطل است، اگر چه خون و رطوبتى كه به آن رسيده به اندازه درهم نباشد، ولى اگر رطوبت فقط به خون برسد و اطراف را آلوده نكند، ظاهر اين است كه نماز خواندن با آن اشكال ندارد.
(مسأله 867): اگر بدن يا لباس خونى نشود، ولى بواسطه رسيدن با رطوبت به خون نجس شود، اگر چه مقدارى كه نجس شده كمتر از درهم باشد، نمىشود با آن نماز خواند.