مانند جوراب و عرقچين نجس باشد. و احكام اين چهار صورت مفصلا در مسائل بعد گفته مىشود.
(مسأله 857): اگر در بدن يا لباس نمازگزار، خون زخم يا جراحت يا دمل باشد، تا وقتى كه زخم يا جراحت يا دمل خوب نشده است مىتواند با آن خون نماز بخواند و هم چنين است اگر چركى كه با خون بيرون آمده يا دوائى كه روى زخم گذاشتهاند و نجس شده در بدن يا لباس او باشد.
(مسأله 858): اگر خون بريدگى و زخمى كه به زودى خوب مىشود و شستن آن آسان است، در بدن يا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است.
(مسأله 859): اگر جائى از بدن يا لباس كه با زخم فاصله دارد، به رطوبت زخم نجس شود، جايز نيست با آن نماز بخواند. ولى اگر مقدارى از بدن يا لباس كه معمولا به رطوبت زخم آلوده مىشود، به رطوبت آن نجس شود نماز خواندن با آن مانعى ندارد.
(مسأله 860): اگر از بواسير كه دانههاى آن بيرون نباشد يا زخمى كه توى دهان و بينى و مانند اينها است، خونى به بدن يا لباس برسد، ظاهر اين است كه مىتواند با آن نماز بخواند. و اما خون بواسيرى كه دانههاى آن بيرون است بدون اشكال نماز خواندن با آن جائز است.
(مسأله 861): كسى كه بدنش زخم است، اگر در بدن يا لباس خود خونى كه بيشتر از درهم است ببيند و نداند از زخم است يا خون ديگر، احتياط واجب آنست كه با آن نماز نخواند.
(مسأله 862): اگر چند زخم در بدن باشد و بطورى نزديك هم باشند كه يك زخم حساب شود، تا وقتى همه خوب نشدهاند نماز خواندن با خون آنها اشكال ندارد. ولى اگر بقدرى از هم دور باشند كه هر كدام يك زخم حساب شود، هر كدام كه خوب شد، بايد براى نماز بدن و لباس را از خون آن