با اعضا و جوارح متصدى خلقت موجودات شود، چه اين مباشرت از صفات مخلوق عاجز و ناتوان مىباشد، كه به محض اراده صفتى براى آنان ميسر نمىشود و ناگزير از مباشرت و تحمل زحمت هستند، ولى اراده و مشيت خداوند متعال نافذ و فعال ما يشاء است (هر چه را اراده كند چه با اسباب عادى چه بدون اسباب عادى موجود گردد و نيازى به مباشرت و تحمل زحمت نباشد).
" يادآوريهاى سودمند " الف - براى شناسائى خدا و رسيدن به حقيقت بطور كلى سه راه است.
1 - راه حكما و فلاسفه كه عبارت از فكر و استدلال است و عقل را راهنماى اين راه دانند و او را بالاستقلال بدون كمك وحى براى رهبرى كاروان بشريت كافى دانسته احكامش را ولو مخالف با بيان انبيا باشد مورد تصديق و عمل قرار دهند و لسان وحى و انبيا را تأويل و توجيه و تطبيق با حكم عقل نمايند و بقول " محقق قمى " (ره) منتى بر خدا و رسول گذاشته اينطور وانمود كنند كه خدا و رسول نتوانستهاند مقاصد خود را بطور واضح بيان كنند، ما به كمك ايشان برخاسته مراد آنان را دريافته با بيانى روشن به مردم مىرسانيم.
2 - راه عرفا و صوفيه كه عبارت از كشف و شهود است. پيروان اين راه را عقيدت آن است كه براى رسيدن به حقايق و معارف راهى جز كشف و شهود نمىباشد و به مرتبه كشف و شهود، فقط بوسيله رياضت مىتوان رسيد، و بر پيروان فلسفه و طريق استدلال تاخته مىگويند: پاى استدلاليان چوبين بود * پاى چوبين سخت بى تمكين بود. اينان نيز خود را پيرو انبيا دانسته و در كمك به خدا و رسول با فلاسفه همكارى دارند و آيات و روايات را بمذاق خود تأويل مينمايند و با مبانى اعتقادى خود هم آهنگ مىسازند.
3 - راه وحى كه راه انبيا و ائمه هدى است و راهنماى اين راه پيغمبر باطنى و دليلى است كه از طرف خداوند براى اتمام حجت به مردم عطا شده است با همكارى پيغمبر ظاهر به عبارت ديگر عقل است لكن با كمك و همكارى پيغمبر ظاهرى كه چون