كه " اختلاف داخلى چه لطمه اى به حيثيت جامعه اسلامى خواهد زد و فرصتهايى بدست دشمنان خواهد داد ".
مطلبى كه يادآورى آن نيز جالب است - علاوه بر شرايطى كه بين امام و مأمون شفاها و قبلا مطرح شده بود مبنى بر اينكه در امر مسؤوليت هيچ عزل و نصبى را به عهده نخواهد گرفت - اين شرطى است كه امام رضا اضافه كرد: "... اگر من بعد از او زنده باشم ".
و روشن است كه جملهء " إن بقيت بعده " خودش خالى از يك نوع لطافت و اشارتى نيست، زيرا چيزى نگذشت كه امام بعد از اين جريانات، به شهادت رسيد. بعد از آن اجمالى از روش كار را در صورت تصدى كارها تذكر مى دهد:
پس از اينكه بار مسؤوليت خلافت به عهدهء او قرار گرفت. خط مشى اصلى در مورد همگان و به خصوص در مورد بنى عباس بر مبناى اطاعت خدا و رسول خواهد بود.
" ان اعمل فيهم عامة وفي بنى عباس خاصة، بطاعته وطاعة رسول الله ".
اصول كلى كار، بر اساس حفظ جان و ناموس و احترام نتايج تلاشهاى مردم وحفظ حدود و فرايض الهى است.
تأمين رضاى بارى تعالى و صلاح امور امت و آسايش عباد و امنيت بلاد، سرلوحهء همهء كارها و برنامهها است.
سپس با تذكر به اينكه اين ها عهد موكدى است كه مورد سؤال واقع خواهد شد و بالأخره با ذكر آيه " اوفوا بالعهد إن العهد كان عنه مسؤولا " (1) حضرت نوشتهء خود را تمام مى كند. و حضور شهود را نيز تذكر مى دهد.
شهود عهدنامه در طرف راست عهدنامه، عالم بزرگ دربار، " يحيى بن اكثم " قاضى القضاة دو بار چنين نوشت:
" شهد يحيى بن اكثم على مضمون هذا المكتوب ظهره وبطنه وهو يسأل الله ان