قطعه كردند. بعد از اين جريان در مرو سرو صداى عجيبى به راه افتاد.
اين زمزمه هم در ميان بود كه شايد اجراى اين نقشه به دستور خود مأمون بوده است.
در هر حال به وضعى كه مأمون فكر مى كرد با اجراى اين نقشه پيش مى آيد و او خواهد توانست با خيال آسوده خلافت كند و كارهاى مورد نظر را انجام دهد، به هم خورد.
بديهى است او به عنوان خليفه و زمامدار، در فكر چاره جوئى از اين نارضائيها و در صدد تبرئه خويش بود. اما در هر حال سرانجام، كار به اينجا رسيد كه امام رضا (عليه السلام) هم پس از چندى مسموم شد.
يك روز و يك شب هم قضيه را مكتوم نگاهداشتند. مأمون هم شديدا از اين جربان اظهار تأثر كرد و دستور داد با احترام تمام بدن آن حضرت را در كنار قبر هارون دفن نمايند! به طورى كه نوشته اند: آن حضرت حدود 2 سال در شهر مرو و نزديك به 7 ماه در سرخس اقامت داشت. ماههاى آخر عمر را هم در " سناباد " طوس به سر برد و در همانجا بود كه به شهادت رسيد.
خدمات علمى و دينى آن حضرت در مركز خلافت اسلامى بارها وسيلهء بحث و گفتگو ميان آن حضرت و دانشمندان برجسته ى تمام اديان و مذاهب كه از گوشه و كنار و مراكز علمى معروف جهان آن روز مى آمدند، فراهم مى شد.
طى آن جلسات، امام رضا به دانشمندان مختلف روى زمين و بزرگان اهل نظر كه از مليتهاى مختلف بودند و يا به سبب داشتن عقايد و آراء خاصى مورد توجه قرار گرفته بودند، دربارهء مطالب گوناگون علمى و دينى، گفتگوهاى جالبى داشته اند.
آن حضرت در ضمن آن گفتگوها حقايق دين اسلام را نيز براى علماى مذاهب مختلف روشن مى كردند و اين گفتگوها آثار عميقى در تبليغ و نشر علوم و معارف اسلامى داشته است.
همهء علماى مذاهب و صاحبان افكار و آراء مختلف، به بزرگوارى و احاطهء علمى آن حضرت - كه در مواقع لزوم هم با همان زبان و اصطلاحات خاص و حتى از منابع دين خود