يعرف أمير المؤمنين وكافة المسلمين بركة هذا العهد والميثاق ".
" يحيى پسر اكثم به صحت اين نوشته و آنچه در پشت و روى آن آمده گواه است. و از خدا مسئلت دارد كه خليفه و همهء مسلمانان را از بركت اين عهدنامه به خوبى آگاه و بهرهمند گرداند ".
در طرف چپ، گواهى فضل بن سهل نوشته شد كه طى آن يادآورى شده بود:
" خليفه فرمان داده است كه اين عهدنامه هر دو صفحه اش در مدينه بين " روضه و منبر " خوانده شود تا همگى بنى هاشم و شخصيتهاى برجستهء قريش و سرشناسان عرب از مضمون آن آگاهى يابند تا اعتراضات سفهاء و جهال و مشتى ياوه سرا پيش نيايد و البته راه حق آشكار خواهد شد ".
در آخرش هم تذكر داد كه: " اين چند سطر را فضل به دستور خليفه أمير المؤمنين در همين تاريخ نوشته است ".
برنامههاى تشريفاتى:
قرار شد اجراء تشريفات بيعت، روز دهم ماه رمضان به عمل آيد. نخستين كسى كه دست بيعت در دست امام گذاشت به دستور خليفه " عباس فرزند مأمون " بود و بعد از او " فضل بن سهل " وزير اعظم، " يحيى بن اكثم " مفتى اعظم دستگاه خلافت،! " عبد الله بن طاهر ذواليمينين " (فرمانده سپاه مأمون) و سپس عموم اشراف و رجال بنى عباس كه حاضر بودند دست بيعت به آن حضرت دادند.
حالا ديگر نوبت شعرا! منقبت گويان، و ناطقان و خطيبان شد كه معمولا در هر موقعيتى مى خواهند به اصطلاح، خودى نشان بدهند! و به تناسب همت خويش هنر ادبى خود را در خدمت آنچه مورد نظر است ارائه دهند! هر يك به تناسب درك و استعداد و علاقهء خود قصيدههايى بسازند و بخوانند! و اين كارها انجام شد! در خطبههاى نماز جمعه نيز، خطيبان دربارهء آن حضرت سخن مى گفتند.
براى اينكه عامهء مردم نيز از اين دگرگونى ها به نحوى با اطلاع شوند و تغيير محسوس و چشمگيرى را احساس كنند، قرار شد لباس و علامتهاى سياه، كه شعار آل عباس بود