هزار مرتبه خوشتر مقيم درگاهش * بود از آنكه كند جا به جنة المأوى اگر نبود فروغ رسول وآل رسول * نداشت خلعت خلقت جهان ومافيها بيا به طوس وببين با بصيرت اى زائر * بديد آنچه كه موسى به وادى سينا پناه عالميان رست وقبلهء حاجات * إمام ثامن وضامن خدير ملك سخا به يك نظارهء او، خاك كيميا گردد * به يك اشاره كند درد درمند دوا " رضا " كه واسطه ى فيض بين مخلوق است * دليل وراهنما سوى خالق يكتا كسى برد به درگاه حضرتش حاجت * ز روى صدق كه آن حاجتش نگشت روا مه منير ولايت هم اوست شمس شموس * كليم دوم نزد نزدش از يد وبيضأ به ذيل دامن او دست زن " سراج " كه نيست * ترا شفيع به از اهل بيت روز جزا (1) 16. على اكبر پيروى / معاصر:
رضا هميشه نگهدار وداد خواه بود (2) مرا به لطف تو پيوسته گر نگاه بود * نه بهر حشمت وعز وجلال وجاه بود رضاى خاطر تو خواهم ونخواهم هيچ * كه هيچ بودن من بهترين گواه بود شدم رضا به رضاى تو از تو مى خواهم * ره رضاى تو پويم كه شاهراه بود