بود، چه در جامعهء اسلامى آن روز تلاش فراوان علمى به چشم مى خورد و دوران ترجمه و تأليف و برخورد آراء و مكاتب گوناگون رسيده بود، و شور وشوق علمى ايجاب مى كرد كه به دانشمندان مختلف، آزادى ابراز عقيده و نشر آراء و افكار داده شود، و درست در همين لحظات حساس لازم بود كه انديشمندان پاك و آگاه، به پا خيزند و حقايق را آنطور كه هست عرضه كنند تا در غوغاى برخورد افكار، راه حق، گم نشود، گمراهيها و تيرگيها غلبه ننمايد.
امام وظيفهء خود را - درست در اوج اين تلاشها، آن هم در مركز تجمع دانشمندان - به خوبى انجام داد.
پيامى از امام رضا (عليه السلام) به دوستانش در اثر تعليمات حضرت رضا (عليه السلام) و معاشرت با آن جناب شاگردان ارزنده و شايستهاى تربيت شدند كه هر يك از آنان به سهم خود منشاء خيرات و بركاتى براى جامعهء اسلامى بوده اند و گفتار و كردار امام را كه دستور العمل زندگانى مردم مى تواند بود براى آيندگان نقل كرده اند.
از جمله كسانى كه احاديثى دربارهء امام رضا و سفارشهاى آن حضرت نقل كرده اند، حضرت " عبد العظيم " است.
حضرت عبد العظيم كه از نوادگان امام حسن مجتبى (عليه السلام) است، اواخر عهد امام هشتم را درك كرده و از امام نهم و دهم استفادههاى شايانى نموده است. مرحوم صدوق او را مردى بزرگوار و پرهيزكار و مورد وثوق معرفى كرده است.
در سال 250 تا 255 نظر به سختگيرىهايى كه از طرف طبقهء حاكم در مورد دانشمندان و رهبران شيعه وجود داشته است، حضرت عبد العظيم به شهر رى مهاجرت كرده و همانجا پس از چندى از دنيا رفته است.
قسمتى از يادگارهاى علمى و معنوى امام قسمتى از درس ها و مطالب آموزندهء آن حضرت كه توسط دانشمندان بزرگوار اسلامى جمع آورى شده است، امروز در دسترس ما قرار دارد.