ميان به بند گيش بسته عالم امكان * به خدمتش شده خم پشت گنبد دوار زهى شرف كه زدرگاه او فرشته مدام * كند زجار وى مژگان خويش پاك غبار فرشتگان به حريمش گهر به دست آرند * زاشك ديدهء مستغفرين بالأسحار نگاشت صفحهء هستى چو خامهء اش زازل * بود به دفتر ايجاد، نقطهء پرگار زكلك قدرت بى منتهاى او زنخست * بود صحيفهء ايام پر زنقش ونگار زقرب محرم درگاه " بى مع الله " است * امام ثامن وضامن، چو احمد مختار به جز يقين به دلش چون نسبته نقش سزا است * مقام نو كشف او را چو حيدر كرار * زنند بوسه به درگاه او او الألباب كنند خاك رهش توتيا أولا الأبصار * هماره در خط فرمان او بودمه ومهر هميشه بندهء دستور اوست ليل ونهار * ثمر دهد شجر لااله الا الله به شرط آنكه كنى بر ولايتش اقرار * به وصف عالم آل محمد 9 از كلكم اگر چه ريخته در دفترم كهر بسيار * كند فرشتهء ثنايش به خامه " قدسى " بسان بليل شيدا به دامن گلزار (1) * تهين ولى خداوند، حكمران قضا سپهر رأفت وبحر كرم، امام رضا (عليه السلام) * 15. سيد محمد سراج زاده / رفسنجان:
شمس الشموس وزد نسيم صباگر ز طرف كوى رضا * بسا كه مزده كند زنده، چون دم عيسا خدايرا نتوان ديواگر به ديدهء سر * توان ز روى نكويش پديد نور خدا زبحر علم وى اگر قطره اى كسى نوشد * شود چون آدم از آن قطره عالم أسماء بر آستان ملك پاسبان او بزند * هماره بوسه مه ومهر هر صباح ومسا