گيرد. وى پسرش محمد امين را در بغداد گذاشت و مأمون را كه ضمنا از طرف پدر والى خراسان بود، همراه خود به خراسان برد.
هارون توانست اوضاع آشفتهء خراسان را آرام و - به اصطلاح - فتنه ها را خاموش سازد، اما ديگر نتوانست به بغداد - مركز خلافت - برگردد. او در سوم جمادى الأخرى سال 193 هجرى در طوس درگذشت و دو برادر را در صحنهء رقابت بر جاى گذاشت. (1) شكست امين شبى كه هارون در " طوس " در گذشت، مردم با پسر او محمد امين در بغداد بيعت كردند.
از خلافت امين بيش از 18 روز نگذشته بود كه در صدد برآمد مأمون را از ولايتعهدى خلع كند و آن را به فرزند خود، " موسى "، واگذار نمايد.
او در اين باره با وزراى خود مشاوره نمود و آنان اين كار را مصلحت نديدند، مگر يك نفر بنام " على بن عيسى بن ماهان " كه اصرار بر خلع مأمون داشت. سرانجام امين، تصميم خود را مبنى بر خلع برادر اعلام كرد. مأمون نيز در واكنش نسبت به اين عمل، امين را از خلافت خلع كرد و پس از يك سلسله درگيريهاى نظامى و قتل و كشتار سرانجام امين در سال 198 هجرى كشته شد. (2) بدين ترتيب پس از كشته شدن او اختيارات كامل كشور اسلامى، در دست مأمون قرار گرفت.
آزادى نسبى امام در زمان امين در دوران حكومت امين، و سالهايى كه بين مرگ هارون و حكومت مأمون فاصله شد، برخوردى ميان امام و مأموران حكومت عباسى در تاريخ به چشم نمى خورد و پيداست كه دستگاه خلافت بنى عباس در اين سالهاى كوتاه، كه گرفتار اختلافات داخلى و