(مسأله 2092): اگر كسى با بچه مميز در صورتى كه معامله با آن صحيح نيست، معامله كند، و جنس يا پولى كه به بچه داده از بين برود، ظاهر اين است كه مىتواند از بچه بعد از بلوغش يا از ولى او مطالبه نمايد. و اگر بچه مميز نباشد حق مطالبه ندارد.
(مسأله 2093): اگر خريدار يا فروشنده را به معامله مجبور كنند، چنانچه بعد از معامله راضى شود مثلا بگويد راضى هستم، معامله صحيح است. ولى احتياط مستحب آنست كه دوباره صيغه معامله را بخوانند.
(مسأله 2094): اگر انسان مال كسى را بدون اجازه او بفروشد، چنانچه صاحب مال به فروش آن راضى نشود، و اجازه نكند معامله باطل است.
(مسأله 2095): پدر و جد پدرى طفل و نيز وصى پدر، و وصى جد پدرى بر طفل مىتوانند مال طفل را بفروشند و مجتهد عادل هم در صورتى كه ضرورت اقتضا كند، مىتواند مال ديوانه يا يتيم يا مال كسى را كه غائب است بفروشد.
(مسأله 2096): اگر كسى مالى را غصب كند و بفروشد، و بعد از فروش صاحب مال معامله را اجازه كند، معامله صحيح است، و چيزى را كه غصب كننده به مشترى داده، و منفعتهاى آن از موقع معامله ملك مشترى است و چيزى را كه مشترى داده و منفعتهاى آن از موقع معامله، ملك كسى است كه مال او را غصب كردهاند.
(مسأله 2097): اگر كسى مالى را غصب كند و بفروشد، به قصد اين كه پول آن مال خودش باشد، چنانچه صاحب مال معامله را اجازه بكند، معامله صحيح است ولى پول مال مالك مىشود، نه مال غاصب.