مهلت داده باشد، نمىتواند تا تمام شدن مدت معامله را به هم بزند، و از اينجا معلوم مىشود كه اگر جنسى را كه فروخته مثل بعضى از ميوهها باشد كه اگر يك روز بماند ضايع مىشود، چنانچه خريدار تا شب پول آن را ندهد، و شرط نكرده باشد كه دادن پول را تأخير بيندازد، فروشنده مىتواند معامله را به هم بزند، و آن را ((خيار تأخير)) گويند.
((دهم)) كسى كه حيوانى را خريده تا سه روز مىتواند معامله را به هم بزند، و اگر در عوض چيزى كه فروخته حيوانى گرفته باشد، فروشنده تا سه روز مىتواند معامله را به هم بزند و آن را ((خيار حيوان)) گويند.
((يازدهم)) فروشنده نتواند جنسى را كه فروخته تحويل دهد مثلا اسبى را كه فروخته فرار نمايد كه در اين صورت مىتواند معامله را به هم بزند و آن را ((خيار تعذر تسليم)) گويند و احكام اينها در مسائل آينده گفته خواهد شد.
(مسأله 2133): اگر خريدار قيمت جنس را نداند، يا در موقع معامله غفلت كند و جنس را گرانتر از قيمت معمولى آن بخرد، چنانچه به مقدار قابل توجهى گرانتر خريده باشد، مىتواند معامله را به هم بزند، البته به شرط آن كه مقدار تفاوت در حال به هم زدن معامله هم ثابت باشد، و اگر نه معلوم نيست كه بتواند معامله را به هم بزند. و نيز اگر فروشنده قيمت جنس را نداند، يا موقع معامله غفلت كند و جنس را ارزانتر از قيمت آن بفروشد در صورتى كه به مقدار قابل توجهى ارزانتر فروخته باشد، مىتواند به شرط گذشته معامله را به هم بزند.
(مسأله 2134): در معامله بيع شرط كه مثلا خانه صد هزار تومانى را به پنجاه هزار تومان مىفروشند، و قرار مىگذارند كه اگر فروشنده سر مدت پول را بدهد بتواند معامله را به هم بزند، در صورتى كه خريدار و فروشنده قصد خريد و فروش داشته باشند معامله صحيح است.
(مسأله 2135): در معامله بيع شرط اگر چه فروشنده اطمينان داشته