با پنج جزو سيماب سائيده ملغمه كنند وبر سطح اشياء مذكوره ماليده بآتش رفع سيماب نمايند نايب مناب تطليه وذهب است پس اگر بعد از آن تطليه بملغمه ذهب كنند بسيار رنگين شود وچون يكجز ونقرهء فتاط وخالص آن را در سه جزوعبد بمالند حل شود وبه دستور مطلا مفضض كنند عمل زر نشان كه محتاج بآلات نباشد وبايد سطح آهن وامثال آن را صيقل كرد باين اسم كه مذكور مىشود بقلم نقاشى هر نقشى كه خواهند مكنند وبعد از خشكى آن درآتش بتابند تا اجزا در آن نفوذ كند پس جلا دهند وااز اسرار مجربه است ورق طلا زنكار زعفران الحديد بالسويه سحق بليغ نموده به آب صمغ بقدريكه توان استعمال نمود سرشته بكار برند عمل نقاشى طلق محلوبرا با نمك مثل غبار سائيده بغسل مكرر رفع نمك نمايند وبا آب صمغ عربى حل نموده نقاشى بان كنند درنمود بهتر از ورق نقرهء محلول است وچون زعفران اضافه نمايند نايد مناسب تدهسب بورق طلاست وبا زنكار زمردى وبا اصفر فستقى مىشود عمل مداد كتابت چون بميخ وبيمه را مهرا پخته با صمغ عربى استعمال كنند قايم مقام مداد است بدل شنجرف كه در كتابت ونقشها بهتر از شنجرفست اشتان سبز را يك شبانه روز در آب بخيسانند پس لك اضافهء نموده بآتش نرم بجوشانند تا درد وصاف او شود جدا وآب اشنان سرخى ودرخشندگى بهمرساند پس صاف لطيف او را با صمغ عربى جمع نموده استعمال كنند تدهير آهن كه مانند آهن ربا آهن بربايد آهنى را در روغن كنجد اطفا نمايند وبار ديگر نفته اطفاى او به آب كنند حفظ آلات آهنى كه هرگز بزنگ نگيرد وبايد قليرا چرب كرده گذاشته تا زنگ بهمرساند واز آن روغن وچربى رنگ گرفته بآلات حديدى هر گاه بمالند ديگر زنگ نميگيرد خاتمه در خطوط مرموزه واقسام مشهوره آن قلم هندى بقغ بكر جلش دمت هنث وسخ زعد خفض طصينظ قلم هندى كه از آحاد بخط نمىرسد وعشرات متصل بخط مىشود وتات از خط ميگدزد والوف بعد از گذشتن از خط ذيلى ميدارد
(٢٩٤)