درهم اوجهة عسر ولادت نافع است او افلينوس بلغة يونانى بمعنى حدقيست چه گل او شبيه بنزكس و بسيار را كوچك و انبوه و بنفش و اندرونش زرد و برگش شبيه به برگ كند تا و ساقش به قدر شبرى وبسطبرى انگشت و نورانى مثل شمع وبيخش شبيه به پياز نرگس و گويند در شام و مصر بسيار است و در شب مىدرخشد و در اول سرد و در بيوست و رطوبت معتدل و تخمش در حرارت معتدل ودرسم خشك وجهة اسهال مزمن گويند مجرب است وجهة يرقان زرد و سياه نافع وقدر شربتش تا ده درهم وبيخ او در آخر دويم سرد و در اول خشك ومدر بول وحابس اسهال وجهة سموم و گزيدن رتيلا وضمادش با شراب جهة منع روئيدن موكه قبل از بلوغ طلا كنند مؤثر وقدر شربتش تا سه درهم ومضر كرده ومصلحش كتيرا او گويند عسل او سيد اسم نوعى از نيلوفر هنديست در سيم گرم و خشك ومحلل رياح و مواد بارده وقدر شربتش يك درهم و پخش سرد و خشك و در فعل و طبع مثل لفاح و جهة بواسير وصداع نافع ومضر مثانه ومصلحش عسل وقدر شربتش نيم درهم وبدلش بنحلفاح است او قيمونداس بيونانى اسم نباتيست شبيه ببادروج شاخهاى او به قدر شبرى ومزغب و مايل بتركى و تخمش شبيه به شونيز و سياه در غلافى مثل غلاف بزر البنج ومستعمل بنج اوست در دويم گرم و خشك وملطف مجفف بيلدغ و يك درهم او تا دو درهم او جهة نهش افعى وهوام با شراب نافع و يك درهم او را بامر صاف و فلفل جهة عرق النساء مجرب دانستهاند او نومالى بيونانى شراب و عسل است كه شراب و چندان عسل باشد و بجوشانند تا بقوام آيد يا عسل را با آب انگور بجوشانند واخير درجلا وتحليل وانضاج قوىتر است و هر چند كهنه شود تليين او كمتر شود و گرم و خشك ومفتح ومحلل وملين طبع ومدراست و بعد از اطعمه بايد استعمال نمود كه قاطع اشتها ومورث انقلاب معده مىگردد اونيا اسم عصارهء نباتيست منبت او بوادى عرب قريب به مصر و برگش شبيه به برگ تره تيزگ و پر سوراخ كه لويا كرم زده باشد و كم آب و ريزنده و گلش زرد و بزرگ و شبيه به عصارهء ماميثا كرم وشد وجهة ظلمت چشم وثيقهء او وسلاق ودمعه بغايت نافع دانستهاند وبعنى اختلاف نمودهاند و عصاره خشخاش و غيره دانستهاند و مؤلف تذكره وتصريح به عصارهء مزبور كرده است اوحاليوس ابوخلسا است او قيمن بيونانى با در وج است او داساليون بيونانى كرفس جبلى است جيه او دابمعنى جبل وساليون كرفس است او زر بيونانى اسم آبست او زر مالى بيونانى ماء العسل است او ماريا بيونانى عصارهء قتاء الحمار است اوكسومالى بيونانى سكنجبين عسلى است او ماج بتركى اطريهء بيترشى است اورمالى بيونانى ذهن عسلبست و عسل داود گويند و آن روغنى است غليظ و با اندك شيرينى و از ساق درختى حاصل مىشود و هر چند كهنه كرده بهتر است كرم وتر وجهة جرب رطب و درد مفاصل و تاريكى چشم نافع و بيست درهم او با آب مسهل قوى بلغم خام است ومورث سبابت و سستى بدنست و مادام كه عمل او تمام نشود نبايد به خواب رفت او بيانس بيونانى اقحوانست او نو ساليوس بيونانى قرة العين است او ريزا بيونانى ارز است اونوا بيونانى خمر است او ماريقا بيونانى رازى روميست اوقطاريون غافث است اورن لوف الصغير است اوريقاس صعتر است اوزريا ارى بيونانى فلفل است او ارن بيونانى بيض طيور است او فليس بيونانى فرنجمشك است اوفغلس بيونانى لسان الحمل است اوماتيانا بيونانى مشمش است او درخوس بيونانى زبيق است او بو قزوس بيونانى كرم العنب است او جابلغة تنكابن درخت غربست او هيره بهندى آس است اوت بهندى ابل است او يقس بيونانى اسم اظفار الطيب اوجى بلغة مازندران حشيشهة العلق است اور كلليك بتركى اسم وج است او ذلك بتركى حرماست او تلكو بتركى امس زمج است او پكه بتركى اسم ريه است اوس بهندى اسم تلثج است اهليلج اصفر هليلهء زرد است وبهترين او باليدهء زرد است مايل بسرخى با ملاسته است در آخر اول سرد ودردويم خشك ومسهل بعصر صفرأ وبلغم رقيق ومقوى معده ودماغ ومفتح سدود مطبوخ ومنقوع او بهتر از جرم اوست وجرم او وساير هليلجاس محدث قولنج اند به سبب رفع رقيق خلط وباقيماندن غليظ ومجموع او مقوى حواس وذهنن وجهة خفقان وصداع وغثيان وجذام وخميات مركبه ودردسر واستسقاء ورياح بواسير ومنع صعود بخار بدماغ وتصفيهء رنگ رخسار واطفاى تاثير سودا كه از احتراق صفرا باشد نافع اند و بعضى درحميان منع كرده اند و اين قول حق است مگر آنكه خلط غليظى باصفرا وبلغم رقيق نباشد و به دستور در حقنه منع نمودهاند ورشرح اسباب در قواعد كليه علاج سرسام صفرا وى مذكور است كه هليله در حقنه او بايد كرد و اين قول پسنديده است و حقير در حقنه اسهال كراثى كه باشده و نهايت وجع امعاء بوده مكرر كرده و باعث رفع عله شده و استدلال مانع به سبب عصر آن صورتى ندارد چه حقنه را اثر در افضيه است نه مسام كه باعث انضام و بقاى مواد غليظه گردد خصوصا با ادويهء ملينه ومفتحه و جاذبه كه اضعاف او باشد و عصارهء خشك هليه قوى الفعل است و قليل المقدار و درد دستورات مذكور مىشود وذر ور هليلهء و زرد جهة دمعه و به تخفيف رطوبات وحده بصر نافع خصوصا هرگاه در خمير گرفته بسوزانند و به دستور قطور آب خيسانيدهء او همين اثر دارد و ستون او دانهء او جهة تقوية لثه و خون بن دندان و رويانيدن گوشت او
(٣٨)