تكليف آزاد ساختن است آيا با اين فرض موافقى؟
" ضرار ": خير، با اين فرض موافقت ندارم.
" هشام ": - 2 - بعد از پيغمبر تكليف كما في السابق باقى است ولى مردم همه دانشمند شده مانند پيغمبر به تمام احكام عارف باشند تا آنكه به هيچ وجه نيازمند به كسى نباشند و خود حق را دريابند و اختلافى بين ايشان نباشد آيا با اين فرض موافقت دارى؟
" ضرار ": خير، با اين فرض هم موافق نيستم و مىگويم مردم بى نياز از راهنما نيستند.
" هشام ": پس باقى مىماند يك صورت و آن اين است كه مردم به رهبرى نيازمند مىباشند كه پيامبر براى آنان تعيين كند و آن بايد شخصى باشد كه سهو و غلط به وجودش راه نيابد و از ستم و ساير گناهان و خطاكارى منزه بوده باشد، مردم به او نيازمند و او از مردم بى نياز باشد.
" ضرار ": علائم ونشانههاى او چيست؟
" هشام ": هشت علامت دارد. چهار مربوط به نسب و چهار ديگر مربوط به صفات نفسانى اوست.
اما آن چهار كه مربوط به نسب اوست عبارت از اين است كه امام بايد معروف الجنس - معروف القبيله - معروف النسب باشد و از طرف پيغمبر كه صاحب دعوت و ملت است تعيين شده باشد و البته جنس و قبيله خاندان پيغمبر معروفيت بسزائى دارد، نظر به اينكه پيغمبر چنان معروفيتى دارد كه روزانه پنج نوبت در مناره ها و صوامع منادى ندا مىكند (اشهد ان محمدا رسول الله) پس بايد از خاندان پيغمبر باشد، و چون در خاندان پيغمبر مدعى اين مقام بسيار است بايد از طرف پيغمبر به شخصه تعيين شود.
اما آن چهارى كه مربوط به صفات نفسانى امام است: 1 - امام بايد نسبت به احكام الهى از همه داناتر باشد به نحوى كه هيچ يك از احكام از كوچك و بزرگ بر