تأثير احساسات آنى و زودگذر مى توانند تصميمات شايسته و سازنده بگيرند. بر اين اساس، مشاوره با پدر و مادر و جلب نظر و رضايت آنان، از شرايط اصلى ازدواج دختران قرار مى گيرد و برخى آن را از جملهء فرايض و واجبات به شمار آورده و تخطى از آن را كارى ناروا و در حد اسقاط واجب دانسته اند. با اين همه بايد توجه داشت كه اين اجازه و رضايت هم بايستى جنبهء صحيح و عقلانى و منطقى داشته باشد و اگر از روى نادانى يا دشمنى يا لجاج، مسألهء مخالفت پدر و مادر مطرح شود و يا پدر و مادر از اين قدرت خود سوء استفاده كرده و آن را بدون جهت و دليل عقلانى به كار گيرند و تنها خودخواهى و تمايلات غير منطقى خود را در نظر داشته باشند، چنين حقى از آنان سلب مى گردد.
آنچنان كه رضايت و آزادى دختر نيز در انتخاب همسر شايسته و دلخواه، كاملا مورد نظر و توجه شارع مقدس اسلام قرار گرفته و در اين مورد براى دختران مسلمان حقوقى منظور شده است كه نظير آن را با آنهمه وسعت و عمق و توجه در هيچ جاى ديگر نمى توان سراغ گرفت.
پيامبر اكرم كه خود پايه گذار و مجرى برنامههاى الهى و پياده كننده ء قوانين آسمانى در روى زمين است، دخترش فاطمه (عليه السلام) را در انتخاب شوهر آزاد گذاشت و بدون اينكه كمترين تحميل و فشارى در اين باره روا دارد، براى آزادى عقيده ء او و رعايت حقوق اسلامى اش كمال احترام را قائل شد تا اين امر، سرمشقى براى جامعه و تاريخ اسلام باشد. نكتهء مهم در اينجا آن بود كه پيامبر (صلى الله عليه وآله) به خوبى مى دانست كه در امر ازدواج فاطمه، نه فقط سرنوشت آينده ء او، بلكه خير و مصلحت جوامع بشرى و نسلهاى آتى اسلام مطرح است.
با اينكه پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) چند دختر شوهر داده بود، ولى هرگز ديده نشده بود كه اراده و اختيار را از آنان سلب كرده باشد. هنگامى هم كه على بن ابى طالب (عليه السلام) سرباز شجاع و دلاور اسلام براى خواستگارى زهراى مرضيه نزد پيامبر اسلام (صلى الله عليه وآله) رفت، پيامبر اسلام فرمودند، تاكنون چند نفر ديگر به خواستگارى آمده اند و من شخصا اين مسأله را با دختر در ميان گذاشته ام، اما او به علامت نارضايى چهره ء خود را برگدانده است. اكنون نيز خواستگارى تو را به اطلاع او مى رسانيم ".
پيامبر نزد دخترش زهرا رفت و مطلب را با دختر عزيزش در ميان نهاد، ولى زهرا بر