از آن ايمان و عقيدت، اينك بار ديگر به شرك و بى دينى گرويده ايد؟ " چرا با آن كسانى كه پيمانههاى خويش بشكستند و در بيرون راندن پيامبر (صلى الله عليه وآله) (از شهر و ديار خود) پافشارى كردند، پيكار نمى كنيد؟ اينها در آغاز از خود شما شروع كرده اند، آيا از ايشان مى هراسيد؟ با آن كه سزاوارتر آن است كه از خداوند قادر متعال در هراس باشيد، البته در صورتى كه واقعا (و از روى حقيقت و صداقت) ايمان آورده ايد "، (آيه شريفه).
تحذير و هشدار به پايمال كنندگان حق اهل بيت (عليه السلام) [آنگاه زهراى اطهر، با كلامى كه شور مى آفريد و آتش در دلها و جانها مى افكند، زبان به هشدار گمراهان گشود و بىراهه رفتگان را از ادامهء اين راه نادرست بر حذر داشت:] " پس اكنون آگاه باشيد كه در مسير ناحق لغزيده ايد. شما را مى بينم كه بى وقفه گام در راه پستى و انحطاط نهاديد، و آن كسى را كه بايد قبض و بسط امور جامعه را در دست گيرد و به رتق وفتق كارها و مسائل طبق آئين خدا بپردازد، از زعامت و منصبى كه حق مسلم اوست دور ساخته ايد. مى بينم كه با آسايش و آرامش طلبى خلوت گزيده ايد، و پس از آن همه تنگى ها كه در معيشت داشتيد، اكنون به راحت و گشايش افتاده ايد و به آسايش طلبى و راحت جويى فرو غلتيدهايد. مى بينم از آنچه كه در درون خود ذخيره كرده بوديد تهى شده ايد و آنچه را كه به گوارايى خورده بوديد بازگردانده ايد. " چه باك اگر شما، و هر آن كس كه در روى زمين زندگى مى كند، همگى كافر شوند و از خدا و مسير حق روى بگردانند، كه خداوند بى نياز و ستوده است ". (آيه كريمه).
آگاه باشيد، كه من آنچه گفتم با توجه كامل و آگاهى شامل به تمام سست عنصرها و رسوايىهايى است كه شما را فرا گرفته، و با در نظر داشتن نيرنگ ها و فريب كارىهايى است كه دلهايتان احساس مى كند اما اينها كه گفتم، جوش درون و رازهايى بود كه در سينهء خود داشتم، زهرى از دردهاى دل آزرده ام بود كه بيرون ريختم، وبراهينى بود كه ارائه داشتم.... ليكن اكنون كه با اين همه رازگشايى و برهان نمايى، بازهم كارى از پيش نمى رود، بگيريد اين شتر مغضوب را و از پشت آن سوارى ببريد. اما بدانيد كه اين مركب را پشت مجروح، و پاى فرسوده است. آن را ننگى است كه تا ابد بر دامن شما خواهد نشست. بر آن داغ خشم و غضب پروردگار و ننگ جاويد خورده است و از پى خود آتشى دارد كه در دلها زبانه خواهد كشيد. شگفتا! آيا در پيش چشم خداوند دست به چنين