و براستى كه فاطمهء اطهر، نمونه و مظهر چنين شخصيتى و مثل روشن واعلاى صديقه بودن است.
صدق در گفتار و كردار، يكى از مراحل عاليهء ايمان و صفاى نفس و دل است كه دارندگان چنين خصوصيتى، از امتيازاتى ويژه برخوردارند. به حدى كه صديقين و راستگويان در رديف انبياء و پيامبران الهى توصيف شده اند، و از نظر رتبه و مقام، پشت سر انبياء (عليه السلام) حتى جلوتر از شهيدان و نيكوكاران قرار دارند. تا جايى كه خداوند متعال در قرآن كريم فرمايد: " و من يطع الله ورسوله فأولئك مع الذين أنعم الله عليهم من النبيين والصديقين والشهداء والصالحين وحسن اولئك رفيقا ". (1) (يعنى: كسانى كه از خدا و پيامبر اطاعت كامل كنند، پس آن افراد، خودشان همراه با كسانى هستند كه خداوند نعمتهاى خود را بدانها ارزانى داشته است (و اين متنعم شدگان عبارتند) از پيامبران، صديقان، شهيدان و نيكوكاران، و آنان خودشان چه دوستان و رفيقان خوبى هستند).
در تفسير و توضيح اين آيهء شريفه، آيات ديگرى نيز داريم كه ابراهيم و ادريس و مريم را در رديف اين گروه از راستگويان مى شمرد. جايى كه مى فرمايد: " به يادآور ابراهيم را كه او بسيار راستگو و پيامبر بود ". (2) و جاى ديگر: " به يادآور ادريس را كه او بسيار راستگو و پيامبر بود ". (3) و باز در جاى ديگر: " مسيح فرزند مريم پيامبرى است كه قبل از او پيامبرانى نيز آمده اند و مادرش بسيار راستگو بود ". (4) و اينها همه نمايانگر آن است كه صديق بودن خصوصيت و رتبهء والايى است و خداوند متعال در كلام آسمانى اش، اين رتبه را در كنار رتبهء پيامبرى قرار داده و براى آن ارج فراوان قائل شده است. از اينجا به ارزش و اهميت نام " صديقه " كه يكى از نامهاى فاطمه (عليه السلام) است، و نيز به متناسب بودن معناى اين نام با شخصيت آن حضرت، بهتر و بيشتر مى توان پى برد.