سبك برخاستيد. داغ تان كرد و ديد كه چه آتش مزاجيد (و به دنبال اين وسوسه ها) به غضب، داغ بر شتر ديگران نهاديد و به ستم، مركب خود را در نوبت ديگران به آب برديد.
با آنكه از آن عهد و قرار (كه پيامبر خدا با شما كرده بود) چيزى نمى گذشت، و دهانهء زخم سخت گشاده مانده بود، و جسم پاك رسول خدا (صلى الله عليه وآله) هنوز به خاك نرفته بود، خود را پيش انداختيد و بهانه كرديد كه از بيم بروز فتنه چنين و چنان كرده ايد (آگاه باشيد كه خود در ميان فتنه فرو افتاده ايد و جهنم از هر سو بر كافران ادامه دارد).
اما چنين كارها از شما دور و بعيد مى نمود. پس راستى را چه شد كه چنين كرديد؟
و كجا زير وزبر مى شويد؟ در حالى كه قرآن كتاب خدا در برابر شماست: مطالب آن هويدا و احكام آن روشن، و هدايتهاى آن نورانى، و مناهى آن چشمگير، و اوامر آن آشكارا و واضح است. با اين همه آن را پشت سر انداختيد. آيا خواستيد از آن روى بگردانيد؟ و يا آن كه چيزى ديگر را در قبال قرآن يافتيد و حال بر وفق آن حكم مى دهيد؟ " بدانيد كه حكم بر خلاف قرآن، براى ستمكاران نيكو بدلى نيست و هركس كه جز دين اسلام جويد، هرگز از او نخواهند پذيرفت و در آخرت از زيانكاران باشد ". (1) حوادث دوران فترت سپس آن قدر درنگ نكرديد كه اين مركب نا آشنا رام گردد، و افسار دهد و به فرمان آيد. به آتشگيرانهها دميديد و اخگرها را افروخته تر ساختيد و به نداى شيطان گمراه پاسخ اجابت داديد، و انوار فروزان دين را خاموش كرديد، و سنتهاى پيامبر پاك را لگد مال ساختيد.
شما به بهانهء گرفتن كف (از سطح شير) خود شير را پنهانى نوشيديد و براى از پاى در آوردن خاندان و فرزندان رسول خدا (صلى الله عليه وآله)، به كمين نشستيد. ما نيز (در برابر اين ستمها) همچون آن كس كه دشنهاى در تن و ناوك و نيزهاى در دل او فرو شده باشد، شكيبايى مىكنيم.
آيا ما ارث نداريم؟
اينك آيا بر اين پندار باطل و گمان نادرست هستيد كه ما را از رسول خدا ارثى نيست؟