و عرض كرد: اى رسول خدا، من و تمام اموالم در اختيار شما هستيم، و اكنون بسيار دوست تر مى داريم كه بر من منت گذاشته فاطمه زهرا (عليه السلام) را به منزل خود منتقل سازيد. و بدينسان رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فاطمه زهرا (عليه السلام) را به منزل ديگر حارثه كه در فاصلهء نزديك ترى قرار داشت، منتقل شد. (1) اين خبر با روايات ديگرى هم تأييد مى شود. چه، در تعدادى از كتب حديث و تاريخ ما آمده است كه پيامبر بزرگوار اسلام (صلى الله عليه وآله)، در روز عروسى، فاطمه (عليه السلام) را بر اشتر خويش كه روى آن يك قطيفه قرار داده بودند، سوار كرد و به سلمان دستور داد كه دهنهء جلوى اشتر عروس را بگيرد و پيش ببرد.
اين حديث مى رساند كه بين خانهء پيامبر و خانهء داماد كه اكنون عروس جهان اسلام به سوى آن روانه بود، فاصلهء قابل توجهى وجود داشته است كه لازم بوده عروس بزرگوار آن فاصله را در حال سوارى طى كند. و اگر نه فاصلهء چند قدمى راه جنب مسجد، ديگر نيازى به اشتر سوارى نداشت. مگر آن كه اشتر سوارى عروس خانم را جزء رسوم و سنتهاى آن روز به حساب آوريم، كه در اين مورد هم بايد گفت پيامبر بزرگوار اسلام و آن شخصيت بزرگ سنت شكن، عارى از اين گونه مسائل بود، و اجراى چنين سنتهاى بى فايده اى نه تنها برايش مطرح نبود. بلكه او براى شكستن چنين سنتها و رسوم بى فائده برانگيخته شده بود.
تلاش در خانه، براى آسايش خانواده فاطمه زهرا (عليه السلام) نمونهء والاى يك زن خانه، يك كد بانوى دلسوز و با تدبير و يك همسر زحمتكش و تلاشگر بود كه زحمت و كوشش سخت و توانفرسايى را براى آسايش خانواده اش تحمل مى كرد. آن بانوى بزرگ در منزل خود شخصا دستاس مى كرد، يا دستهاى تاول زده از همان آرد نان مى پخت، تنور را خودش آماده مى كرد، آب را شخصا از چاه بيرون مى كشيد و خمير نان درست مى كرد، و خلاصه تمام كارهاى سخت خانه را كه در آن زمان به خاطر كمبود وسايل راحتى، از عهده ء يك نفر خارج بود، خود به تنهايى بر عهده داشت و هرگز هم گلايه نمى كرد.