يكى از پرشورترين يادآورىهاى امام حسين (عليه السلام) از مادر عزيزش، در لحظهء بسيار حساس و سرنوشت ساز ايام حركت به سوى كربلا است. در آن هنگام كه لحظات مى رفتند تا عظيم ترين حادثه تاريخ خونبار اسلام را در تداوم توقف ناپذير خويش ثبت كنند، امام حسين (عليه السلام) با شكيبايى و متانتى كه از چنان بزرگمرد جاودانه اى سزاوار و شايسته است، با تعبيرى بسيار زيبا و باشكوه از مادر عزيز ياد مى كند و با زيباترين و شايسته ترين كلمات، طهارت و عصمت و عظمت مادر خويش را بيان مى دارد. آنجا كه مى فرمايد: " إلا ان الدعي ابن الدعي قد ركزني بين اثنين، بين الذلة والسلة، هيهات مني الذلة يأبى الله ذلك لناورسوله والمؤمنون وحجور طابت وطهرت ". (1) (عبيدالله بن زياد، مرا بين دو امر، مخير ساخته است (كه يكى از آن دو را انتخاب كنيم) يا تن به شمشير دهم و كشته شوم، يا ذلت و زبونى را اختيار كنم و با او بيعت نمايم.
ولى هرگز دامن ما به ذلت آلوده نخواهد شد. زيرا دامنهاى پاكى كه مرا تربيت كرده، همواره از پذيرش ذلت اباء و اجتناب دارد. من در دامن صديقهء اطهر بار آمده ام، و از پستان فضيلت و شرف شير نوشيده ام، خانهء كوچك ما، كانون فضيلت و شخصيت بوده و هرگز زبونى و خوارى به آن راه پيدا نكرده است. من در دامنهايى تربيت شده ام كه عمرى با آزادگى و عزت و سربلندى زندگى كرده اند. آنان هرگز رضايت نمى دهند كه من زير بار ذلت و پستى، و قبول بيعت از فردى فرومايه همچون يزيد بروم...).
آرى، حتى در آن بحبوحهء مرگ و زندگى، در لحظاتى كه امام مى دانست تا لحظات تاريخى شهادت سرخ خويش و ياران و عزيزان خانواده اش فاصلهء چندانى ندارد، باز به ياد مادر عزيز بود و افتخار مى كرد كه در چنان دامن پاكى تربيت يافته است....
امام سجاد (عليه السلام) و ياد مادر امام زين العابدين و فخر الساجدين (عليه السلام) كه مادر بزرگوارش را از نزديك نديده اما پرتو وجود او را در تمام ابعاد زندگى خاندان جليلش به عيان دريافته و احساس كرده بود، و مى دانست كه خود نيز از فروغ تربيت و شخصيت و قداست مادر عزيز بهره ها برده و نورها گرفته است، علاقه شديد و پرشورى در مورد شناخت هرچه بهتر و دقيق تر و