پيش از آن احتياط كند، مثلا بفرمايد ظرف نجس را كه يك مرتبه در آب كر بشويند پاك مىشود، اگر چه احتياط آنست كه سه مرتبه بشويند، مقلد او مىتواند عمل به احتياط را ترك نمايد و اين را احتياط مستحب مىنامند.
(مسأله 9): اگر مجتهدى كه انسان از او تقليد مىكند از دنيا برود حكم بعد فوت او حكم زنده بودنش است، بنابر اين اگر او اعلم از مجتهد زنده باشد بايد - با علم به اختلاف در مسائل محل ابتلا ولو اجمالا - بر تقليد او باقى بماند، و چنانچه مجتهد زنده اعلم از او باشد بايد به مجتهد زنده رجوع كند، و مراد از تقليد در صدر اين مسأله صرف التزام به متابعت از فتواى مجتهد معين است نه عمل كردن به دستور او.
(مسأله 10): اگر در مسألهاى به فتواى مجتهدى عمل كند، و بعد از مردن او در همان مسأله بر حسب وظيفهاش به فتواى مجتهد زنده رفتار نمايد، دوباره نمىتواند آن را مطابق فتواى مجتهدى كه از دنيا رفته است انجام دهد.
(مسأله 11): مسائلى را كه انسان غالبا به آنها احتياج دارد واجب است ياد بگيرد.
(مسأله 12): اگر براى انسان مسألهاى پيش آيد كه حكم آن را نمىداند لازم است احتياط كند، يا اين كه با شرائطى كه ذكر شد تقليد نمايد، ولى چنانچه دسترسى به فتواى اعلم در آن مسأله نداشته باشد هر چند مخالفت غير اعلم با اعلم را اجمالا بداند جائز است از غير اعلم تقليد نمايد.
(مسأله 13): اگر كسى فتواى مجتهدى را به شخص ديگرى بگويد، چنانچه فتواى آن مجتهد عوض شود لازم نيست به او خبر دهد كه فتواى آن مجتهد عوض شده، ولى اگر بعد از گفتن فتوى بفهمد اشتباه كرده و گفته او موجب آن مىشود كه آن شخص بر خلاف وظيفه شرعيه عمل كند، بايد بنابر احتياط لازم اشتباه را در صورت امكان بر طرف كند.