(مسأله 2356): چيزى را كه منفعتش مال انسان است مثلا آن را اجاره كرده مىتواند عاريه بدهد. ولى بنابر احتياط نمىتواند آن را بدون اذن مالكش به كسى كه آن را عاريه كرده تحويل دهد.
(مسأله 2357): اگر ديوانه و بچه و مفلس و سفيه مال خود را عاريه بدهند صحيح نيست، اما اگر ولى در صورتى كه مصلحت بداند مال كسى را كه بر او ولايت دارد عاريه دهد اشكال ندارد، و همچنين واسطه شدن بچه در رسانيدن مال به كسى كه عاريه مىكند بى اشكال است.
(مسأله 2358): اگر در نگهدارى چيزى كه عاريه كرده كوتاهى نكند و در استفاده از آن زياده روى هم ننمايد و اتفاقا آن چيز تلف شود ضامن نيست ولى چنانچه شرط كنند كه اگر تلف شود عاريه كننده ضامن باشد، يا چيزى را كه عاريه كرده طلا و نقره باشد، بايد عوض آن را بدهد.
(مسأله 2359): اگر طلا و نقره را عاريه نمايد و شرط كند كه اگر تلف شود ضامن نباشد، چنانچه تلف شود ضامن نيست.
(مسأله 2360): اگر عاريه دهنده بميرد، عاريه گيرنده بايد به همان ترتيبى كه در مسأله (2348) در صورت فوت صاحب مال در مورد وديعه گذشت عمل نمايد.
(مسأله 2361): اگر عاريه دهنده طورى شود كه شرعا نتواند در مال خود تصرف كند مثلا ديوانه يا بيهوش شود، عاريه كننده بايد به همان ترتيبى كه در مسأله (2347) در مورد وديعه در نظير اين صورت گذشت عمل نمايد.
(مسأله 2362): كسى كه چيزى را عاريه داده هر وقت بخواهد مىتواند عاريه را به هم بزند، و كسى هم كه عاريه كرده هر وقت بخواهد مىتواند آن را به هم بزند.
(مسأله 2363): عاريه دادن چيزى كه استفاده حلال ندارد مثل آلات