عدول نكرد و مال را نپذيرفت. و بعضى متضمن مدح وى و مدح كتابش مىباشد.
و برخى متضمن ضمانت معصوم نسبت بوى و گواهى به اينكه او بنده شايسته است مىباشد. و پاره يى متضمن ارجاع حكم و فتوى از طرف معصوم به دوست، و در هر دو باجماع فقهاء عدالت معتبر است. و در بعضى از آن روايات در مقابل خصومت و آزار دشمنانش خاطر وى را به اينكه او بر حق است تسكين فرموده اند. به هر جهت يكى از روات و محدثينى كه از " هشام بن الحكم " استفاده حديث و روايت كرده اند " يونس بن عبد الرحمن " است بدين جهت او را از شاگردان وى شمرديم.
ناگفته نماند كه دانشمند محترم " عبد الله نعمه " گروهى ديگر از محدثين را بعنوان شاگردان هشام ذكر كرده و چون نگارنده بسند آنها برخورد نكرده از ذكر شان خود دارى نمود.
(9) تخصص هشام بن الحكم در علم كلام و مناظرات در مكتب جعفرى 4000 دانشجو در رشتههاى مختلف بفرا گرفتن علم اشتغال داشتند و در هر رشته از فقه - تفسير - تاريخ اديان - كلام و جز آن دانشمندانى باوج كمال نائل گشته در آن رشته و فن مخصوص تخصص يافتند. هشام بن الحكم در رشته كلام تبرز و تخصص بسزائى داشته در مناظرات پيوسته راه جدال به وجه احسن را مىپيمود و هميشه با حق باطل را از بين مىبرد و استدلالهاى او ابتكارى و الهامى بوده است. بدين جهت امام صادق براى مناظره در اصول دين و امور - مذهبى بويژه در بحث امامت وى را انتخاب مىنمود.
بعنوان شاهد خبرى را كه ابو عمرو كشى از هشام بن سالم روايت كرده ذكر مىكنيم: نامبرده مىگويد جمعى از اصحاب و شاگردان امام صادق (ع) نزد آن بزرگوار بوديم كه شخصى از اهل شام اجازه ورود و تشرف خواست. امام بوى اجازه داد، پس از ورود، سلام و تحيت عرض كرد. امام پس از پاسخ تحيت، او را امر بنشستن فرمود، سپس فرمود براى چه منظورى نزد ما آمدى؟ عرض كرد