بن الحكم " و شاگرد وى مىباشد و از او استفاده كرده و براى وى كتبى است از جمله آنها كتابى است در امامت و كتابى است كه آن را توحيد ناميده لكن آن كتاب تشبيه است نه توحيد. و از كلام " شيخ طوسى استفاده مىشود كه امامى و شيعه بوده، چه در امامت با " هشام بن الحكم " موافق است. " فضل بن شاذان " او را جانشين و شاگرد " يونس بن عبد الرحمن " و وى را جانشين و شاگرد " هشام بن الحكم " مىداند و طلب رحمت براى " سكاك " مىكند و از ترحم فضل بن شاذان و امامى بودنش نتيجه مىشود كه وى از ممدوحين است و نسبت تشبيه بوى شايسته نيست.
ممكن است كتابش مشتمل بر امورى باشد كه به نظر بعضى از قدماء مفيد تشبيه باشد، چه قدما به مختصر چيزى كه بر خلاف مذاقشان بود نسبت تشبيه مىدادند، چنان كه به همين نحو نسبت غلو به اشخاص مىدادند، و چگونه مىشود جانشين " يونس بن عبد الرحمن " كه در رد مخالفان جديت دارد قائل بتشبيه باشد.
5 - " يونس بن عبد الرحمن " كه از فقهاء شيعه اماميه و از بزرگان روات و محدثين و مؤلفين جهان تشيع است. " شيخ طوسى رحمة الله " براى وى بيشتر از سى كتاب شمرده. " ابن النديم " در " فهرست " در مقام تعداد فقهاى شيعه راجع به او مىگويد " يونس بن عبد الرحمن " از اصحاب " موسى بن جعفر " و علامه زمان خود بود و بر مبناى شيعه كتب بسيارى تأليف كرده است. " نجاشى " گفته " يونس بن عبد الرحمن " در ميان اصحاب ما موجه و پيشوا و عظيم المنزله بوده است. " مرحوم مامقانى " در " تنقيح المقال " مىگويد: اخبار راجع بوى از نظر مدح وذم مختلف است، هر چند اخبار ذمش مستفيض است چه بالغ بر ده خبر در ذمش رسيده، لكن همه آنها از نظر سند ضعيف مىباشد، ولى اخبار مدحش متواتر است چه بالغ بر سى خبر در مدح وى وارد است كه بعضى از آنها صحيح مىباشد. بعلاوه اخبار مدح مؤيد به عمل اصحاب بلكه اجماع ايشان به تصحيح روايات وى مىباشد. اخبار مدح از نظر مضمون مختلف است. بعضى حكايت از قوت ايمان وى مىكند تا آنجا كه بعد از " موسى بن جعفر " (ع) بوى مال بسيارى دادند كه قائل به مقاله واقفيه شود از حق