كوبنده اى از حق خود و خاندانش دفاع كرد و با چنان استدلال محكمى سخنان حق خود را بيان داشت و به پايان برد كه همگى را تكان داد و هيچ كس نتوانست در مقابل آن بى تفاوت بماند. آرى او با بيان گرم خود، وجدانهاى خفتهء بسيارى را بيدار كرد و مسير بسيارى از انديشه ها را دگرگون ساخت و افكار عمومى را به نفع آرمان و هدف مقدس خويش جلب نمود. او هم توانست راه صحيحى را كه ادامهء واقعى و راستين راه پدر بزرگوارش بود به مردم نشان دهد و زواياى آن را روشن سازد، و هم افكار عمومى فريب خورده يا وحشت زده را با مسائل پشت پرده ء سياست، آشنا سازد و براى همگان روشن كند كه چگونه مصالح اسلام مى رود تا قربانى منافع شخصى و مطامع عده اى از فرصت طلبان گردد او سند بسيار مهم و ارزنده را به سينهء تاريخ سپرد كه بازگو كننده ء حقايق و واقعيات موجود، بود. در واقع خطابهء پرشور و بيدار كننده ء زهراى اطهر، حجت و سند محكم و ترديد ناپذيرى است كه در سينهء تاريخ، جاودانه ثبت شده است و مظلوميت خاندان رسالت را - كه به خاطر حفظ وحدت مسلمين، و نگهبانى از دست آوردهاى انقلاب الهى رسول الله (صلى الله عليه وآله) و احترام به كيان اسلام حاضر شدند ايثارگرانه تن به قبول آن بدهند - به اثبات مى رساند. اين خطابهء تاريخى، نه تنها سياستگران و حكومت طلبان آن روز را هدف قرار داده بود، بلكه ضربهء هشدار دهنده اى است كه تمامى وجدانهاى آگاه و انديشههاى بيدار جوامع را در تمام زمان ها و مكانها، و نيز تمامى حكومت ورزان وسياست شناسان اسلامى را در تمامى طول تاريخ به قضاء و دادرسى فرا مى خواند، و بهترين حجت و روشن ترين سند را در اختيار ملتهاى مسلمان قرار مى دهد، تا همواره محك و معيارى در دست داشته باشند كه از طريق آن، حق و باطل شناخته شود. در خطابهء مزبور، گذشته از شمول عمومى كه بر كليات مفاهيم اسلامى دارد، حضرت فاطمه يا بهترين و رساترين بيان از مسائل اساسى دين همچون نماز، روزه، حج، زكات، عدالت، حكومت، امامت، جهاد، سخن مى گويد. مسائلى مانند صبر و شكيبائى و تحمل شدايد در راه دين، امر به معروف، نهى از منكر، صلهء رحم، تعهد و مسئوليت، تضييع نكردن حقوق ديگران، پرهيز از تهمت، اجتناب از مى خوارگى، حرمت شرك به خداوند، ارزش و اهميت نيكى و احسان در حق پدر و مادر، به جاى آوردن قصاص براى برقرارى عدالت و مساوات قانونى و دهها مسأله ديگر را به عنوان
(٣٨٩)