هنگامهء بيدادگرى و ستمكارى به حال خود رهايش كرديد، با آن كه شما را توانايى آن هست كه مرا در اين كار يارى دهيد، و به احقاق حق من قد علم كنيد، و در به دست آوردن حق مسلمى كه در طلبش سخت مىكوشيم يار و ياورم گرديد. " شايد فكر مى كنيد كه ديگر محمد (صلى الله عليه وآله) مرده است (و چون او خود در اين جهان خاكى وجود ندارد دفاع از حقوق اهل بيت و فرزند او نيز موضوع و موردى ندارد و در جايى حساب نخواهد شد. واى كه اگر چنين انديشه اى داريد، بدا بر حال شما. آرى رحلت پدرم از اين دنياى دون دنيا داران (كه پدرم كمترين دلبستگى و علاقه اى بدان نداشت) به راستى كه فاجعه اى سخت و سهمگين بود:
فاجعه اى كه بر همه جا غبار غم باشيد، فقدانى كه جايش هرگز پر نمى شود، و شكافى كه ديگر هرگز جبران نخواهد شد. با غيبت او، پهنهء گيتى در لجهء سياهى فرو نشست، و در مصيبت وفات او اختران آسمان نقاب كسوف بر چهره كشيدند. اميدها در نوميدى نابود شد و كوهها از هم فرو ريختند. حريم ها از ميان رفت و حرمت ها تباه شد....
آرى، فقدان او همان بلاى بزرگ و آن مصيبت عظمى بود كه بر ما فرود آمد، همان كه هيچ فاجعه اى به پايهء آن نمى رسد. ليكن پيش از اين، قرآن خدا جل شأنه، آن را به صراحت ياد كرده و به روشنى پيش بينى نموده وشما نيز آيات مربوط به آن را، چون ساير آيات قرآن مجيد، در ايوان خانههايتان شب ها و روزها، به الحان مختلف و با روشهاى گونه گون تلاوت و خوانندگى، بارها و بارها قرائت مى كرديد. پيش از او، انبياء ديگر و پيمبران پيشين نيز با واقعيت آن (مرگ) روبرو شده و در برابرش تسليم گرديده بودند. چرا كه مرگ، حقيقتى روشن، واقعيتى گريز ناپذير، سرنوشتى محتوم و حكمى است قاطع.
" و محمد جز پيامبرى نيست كه پيش از وى نيز پيامبران آمده اند و در گذشته اند، پس اگر بميرد و يا كشته شود، آيا (از راه خدا و از دين وآئين الهى) باز پس مى گرديد؟
و هر كس كه باز پس گردد، هرگز خداوند را زيانى نرساند (كه او از شما بى نياز است و اين شما هستيد كه همگى به دو نيازمند و محتاجيد) و ليكن سپاسگزاران (و مؤمنان و ادامه دهندگان راه حق) را، خداوند متعال پاداش خواهد داد " (آيه كريمه).