مادر و الا گوهر فاطمهء اطهر نيز مصداق دارد، در باره ء خديجه بانوى بانوان قريش، و خاتون خانهء پيامبر خدا (صلى الله عليه وآله)....
خديجه، بانوى گران مايه اى كه دخترى چون فاطمهء زهرا در دامن مهر مادرانه اش تربيت مى يافت، بانوى با ايمان و با فضيلت و بزرگوار قريش بود. او در يكى از خاندانهاى اصيل و شريف حجاز چشم به جهان گشوده بود. خاندان او از اقوام و الا تبارى بودند كه هميشه از خانهء كعبه و از محور خدا پرستى اقوام و طوايف غير مشرك و غير بت پرست، حمايت و پاسدارى به عمل مى آوردند. در چنين خاندانى و با چنين افكار و عقايد و ديدگاههايى بود كه خديجه تولد يافت، بزرگ شد، كودكى و نوجوانى را پشت سرگذاشت، بزرگتر شد، و به عنوان بانويى صاحب درك و دريافت و شور و شعور، در ميان خاندان خود و ساير نزديكان و آشنايان، شهره گرديد.
خديجه در دامن طبيعت بكر و دست نخورده ء حجاز، بزرگ شده بود، كودكى و نوجوانى را در زير آسمان آبى و پر ستاره ء حجاز، در پرتو انوار طلائى رنگ خورشيد گرم وگرمتاب عربستان، در زير آبشار نور اخترانى كه شبها پرنيان آبى رنگ آسمان حجاز را پولك دوزى مى كردند، در كنار چاههاى حفر شده در سينهء زمين جزيرة العرب، كه آبى به زلالى اشك آهوبچگان، در آن مى جوشيد و آتش عطش را در دل كاروانيان و رهسپاران جادههاى خاكى عربستان و در دل ساكنان آن سرزمين پهناور، فرو مى نشانيد و در سايه سار نخلستانهائى كه نخلهاى بلند قامتشان، تجسم معناى سبزى و سبزينهگى و بارآور شهد و شيرينى پر طروات بود، و در يك كلام در دامن طبيعتى پاك و وحشى، اما سرشار از صفا و سادگى و اخلاص، بزرگ و بزرگتر شد....
اين همه صفا و پاكى، در دل و جان خديجه، كه چون آئينه اى پاك و زلال و بى غبار بود، بازتابى پر جلا يافت، وخديجه همچون ديگر بزرگ شدگان دامن طبيعت، صفاى دل و اخلاص درون را از آن طبيعت سرشار، فرادست آورد. بدين گونه زنى كه دلى چون آئينه و انديشهاى چون بارانهاى شفاف و آبشارهاى زلال داشت، با همان صفا و پاكى، به همسرى پيامبر (صلى الله عليه وآله) كه در آن زمان به " محمد امين " (صلى الله عليه وآله) نام بردار بود - در آمد. و سالى چند پس از آن، با همان زلالى و شفافيت دل و جان و ذهن و انديشه، با دعوت رسالت شوى بزرگوارش، مواجه شد، و بدين سان بخت بلندش با او يارى كرد، تا نخستين زنى