را نشان كند و اتفاقا حيوانى را بكشد، آن حيوان پاك نيست و خوردن آن هم حرام است.
((چهارم)) در وقت به كار بردن اسلحه نام خدا را ببرد، و چنانچه پيش از خوردن به هدف نام خدا را ببرد باز هم بنابر اقوى كفايت مىكند ولى اگر عمدا نام خدا را نبرد شكار حلال نمىشود، ولى اگر فراموش كند اشكال ندارد.
((پنجم)) وقتى به حيوان برسد كه مرده باشد، يا اگر زنده است به اندازه سر بريدن آن وقت نباشد و چنانچه به اندازه سر بريدن وقت باشد و سر حيوان را نبرد تا بميرد حرام است.
(مسأله 2611): اگر دو نفر حيوانى را شكار كنند، و شكار يكى از آنان با مراعات شرائط گذشته باشد، ولى شكار ديگرى فاقد بعضى از آنها باشد مثلا يكى از آن دو نام خدا را ببرد و ديگرى عمدا نام خدا را نبرد، آن حيوان حلال نيست.
(مسأله 2612): اگر بعد از آن كه حيوانى را تير زدند مثلا در آب بيفتد و انسان بداند كه حيوان بواسطه تير و افتادن در آب جان داده، حلال نيست بلكه اگر نداند كه جان دادن آن فقط بواسطه تير بوده، حلال نمىباشد.
(مسأله 2613): اگر با سگ غصبى يا اسلحه غصبى حيوانى را شكار كند، شكار حلال است و مال خود او مىشود، ولى گذشته از اين كه گناه كرده، بايد اجرت اسلحه يا سگ را به صاحبش بدهد.
(مسأله 2614): اگر با آلت شكار چون شمشير بعضى از اعضاى بدن حيوان مانند دست و پا را از او جدا كنند آن عضو حرام مىباشد، ولى چنانچه آن حيوان را با مراعات شرائط گذشته در مسأله (2610) سر ببرند باقيمانده بدن او حلال مىشود، و اما اگر آلت شكار - با شرائط گذشته - بدن حيوان را دو قسمت كند و سر و گردن در يك قسمت بمانند و انسان وقتى برسد