داشته، كه مثلا دو ركعت خوانده يا سه ركعت، و بنا را بر سه گذاشته، ولى نداند كه گمانش به خواندن سه ركعت بوده، يا هر دو طرف در نظر او مساوى بوده، لازم نيست نماز احتياط را بخواند.
(مسأله 1215): اگر بعد از ايستادن شك كند كه دو سجده را بجا آورده يا نه، و در همان موقع يكى از شكهائى كه اگر بعد از تمام شدن دو سجده اتفاق بيفتد صحيح مىباشد، براى او پيش آيد، مثلا شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت، چنانچه بدستور آن شك عمل كند نمازش صحيح است، ولى اگر موقعى كه تشهد مىخواند يكى از آن شكها اتفاق بيفتد، چنانچه بر فرض علم به آنكه دو سجده را آورده بايد بنا مىگذاشت بر اين كه در ركعتى است كه تشهد ندارد، نمازش باطل است، همچون مثالى كه گذشت، و گرنه نمازش صحيح است، مثل اين كه شك كند دو ركعت خوانده يا چهار ركعت.
(مسأله 1216): اگر پيش از آن كه مشغول تشهد شود، يا پيش از ايستادن - در ركعتهائى كه تشهد ندارد - شك كند كه يك يا دو سجده را بجا آورده يا نه، و در همان موقع يكى از شكهائى كه بعد از تمام شدن دو سجده صحيح است، برايش پيش آيد نمازش باطل است.
(مسأله 1217): اگر موقعى كه ايستاده بين سه و چهار يا بين سه و چهار و پنج شك كند، و يادش بيايد كه يك يا دو سجده از ركعت پيش را بجا نياورده نمازش باطل است.
(مسأله 1218): اگر شك او از بين برود، و شك ديگرى برايش پيش آيد، مثلا اول شك كند كه دو ركعت خوانده يا سه ركعت، بعد شك كند كه سه ركعت خوانده يا چهار ركعت، بايد بدستور شك دوم عمل نمايد.
(مسأله 1219): اگر بعد از نماز شك كند كه در حال نماز مثلا بين دو و چهار شك كرده، يا بين سه و چهار، مىتواند بدستور هر دو شك عمل كند،