مسح و نوازش مىكند.
آنگاه به طرف قصر آمد و ساعتى با متوكل نشست، سپس بازگشت. هنگام خروج، دوباره درندگان همين رفتار را با امام (عليه السلام) انجام دادند.
متوكل سخت تحت تأثير قرار گرفت و جائزهاى روانهء امام ساخت.
به متوكل گفتند: تماشا كرديد كه درندگان با پسر عموى شما چگونه رفتار كردند؟ اگر خواستيد، شما هم چنين عملياتى انجام دهيد؟ متوكل در پاسخ گفت آيا شما قتل مرا مىخواهيد؟ سپس دستور داد، اين جريان را در بين مردم فاش نسازند. او در پايان مىافزايد: امام هادى (عليه السلام) در ماه جمادى الاخر سال 254 هجرى در سامراء درگذشت ". (1) 1. امامت و رهبرى در سنين پائين امام هادى (عليه السلام) پس از شهادت پدر گراميش، در سن هشت سالگى بر مسند امامت قرار گرفت، و اين خود از روشنترين كرامات و معجزات است، چرا كه حيازت چنين مقام و مسئوليت خطيرى كه صرفا الهى است نه تنها از كودكان كه حتى از مردان عاقل و بالغ نيز ساخته نيست، و با توجه به اينكه علما و محدثين شيعه پس از شهادت و درگذشت هر يك از ائمه در مسائل گوناگون به امام بعدى، مراجعاتى داشتند، و حتى گاهى او را آزمايش مىكردند، و نيز بزرگان از علويان و اقوام امام كه در سن كمال مىبودند به خانه ى امام رفت و آمد و با او معاشرت داشتند، غير ممكن بود جز به خواست و تأييد خدا و جز در ارتباط با عصمت و علم و قدرت الهى، كودكى بتواند اين مقام و مسند را در دست بگيرد، و به همه ى سؤالات پاسخ صحيح دهد و در مشكلات مردم رهبرى كامل نمايد و بديهى است كه حتى مردم عادى نيز كودك خردسال معمولى را از يك امام آگاه راهبر تميز و تشخيص مىدهند.
2. تكلم به زبان تركى " ابوهاشم جعفرى " مىگويد هنگامى كه " بغا " سردار سپاه واثق، براى دستگيرى اعراب،