متوكل به حضور امام (عليه السلام) نگاشت: فقهاى مسلمين اين پاسخ را انكار مىنمايند و مىگويند در قرآن و سنت چنين حكمى نيامده است؟ لطفا دليل آن را مرقوم فرمائيد.
امام هادى (عليه السلام) در پاسخ نوشتند: " بسم الله الرحمن الرحيم، فلما رأو بأسنا قالوا آمنا بالله وحده، وكفرنا بما كنا به مشركين، فلم يك ينفعهم ايمانهم لما رأوبأسنا، سنة الله التى قدخلت في عباده، وخسرهنالك الكافرون ". (1) " چون شدت قهر و خشم ما را ديدند، گفتند، ما به خداوند يكتا، ايمان آورديم و به تمام آنچه شريك خدا قرار مىداديم كافر شده و تبرى مىجوئيم - اما ايمانى كه پس از مشاهدهء مرگ و عذاب، اظهار مىدارند كمترين سودى به حال آنان نداشته و نتيجهاى در بر نخواهد داشت، سنت پروردگار در ميان بندگان برآنست كه براى هدايت مردم، و بذل لطف و اعطاى ثواب بر مؤمنين و خشم و قهر بر مشركين، رسولان و انبيايى بفرستد تا مردم، به اطاعت و معصيت شناخته شوند و البته كافران در اين مقام زيانكار مىباشند ".
وقتى نامه ى امام (عليه السلام) به متوكل رسيد دستور داد نصرانى زناكار را آنقدر تازيانه زدند تا زير ضربات كشته شد، يحيى و ديگر وابستگان دربارى، شرمنده و خجل گشتند ". (2) 13. امام هادى (عليه السلام) وابن سكيت:
روزى متوكل عباسى به ابن سكيت (3) گفت: در حضور من از ابن الرضا (عليه السلام) مسألهء مشكلى بپرس كه جواب نتواند و خجل شود. ابن سكيت از آن حضرت پرسيد: چرا خدا، موسى را با عصا، عيسى را با شفا دادن به كور و پيسى و زنده كردن مردگان، و محمد (صلى الله عليه وآله) را با قرآن و شمشير، مبعوث فرمود؟