من از فهرى (محمد بن نصير) و حسن بن محمد بن باباى قمى بيزارى مىجويم و تو و تمام شيعيان را از فتنهء او، بر حذر مىدارم و آنان را لعن مىكنم. اين دو تن، مال مردم را بنام ما مىخورند و فتنه انگيز و مزاحم هستند. خداوند آنان را عذاب كند و گرفتار فتنه سازد.
" ابن بابا " گمان برده كه من او را به نبوت برانگيخته ام و او " باب " من است!
خداوند او را لعنت كند! شيطان بر او مسلط شده و او را گمراه ساخته است. اگر توانستى سر او را با سنگ بشكن! او مرا آزار داده است، خداوند در دنيا و آخرت او را معذب سازد. (1) " فارس بن حاتم " نيز كه گفتيم يكى از رهبران غلات بود، از طرف امام مورد لعن و تكذيب قرار گرفت، و در اختلافى كه بين او و " على بن جعفر " (2) پيش آمده بود، على را مورد تأييد قرار داد. انحرافها و بدعتها و گمراهسازيهاى فارس به قدرى زياد بود كه امام دستور قتل او را صادر نمود و بهشت را براى قاتل او تضمين كرد و نوشت:
" فارس " به اسم من دست به كارهايى مىزند و مردم را فريب مىدهد و آنان را به بدعت در دين، فرا مىخواند. خون او براى هر كس كه او را بكشد، هدر است. كيست كه با كشتن او مرا راحت كند؟ من در مقابل، بهشت را براى او تضمين مىكنم.
يكى از ياران امام بنام " جنيد " فرمان آن حضرت را دربارهء او اجرا كرد و با قتل او جامعهء اسلامى را از شر او راحت ساخت ". (3) فتنهء خلق قرآن يكى از مهمترين و داغترين جريانهاى فكرى و عقيدتى در دوران امام هادى (عليه السلام) جنجال و كشمكش شديد بر سر مخلوق بودن يا مخلوق نبودن قرآن بود.