راه دفاع از خاندان رسالت بريده شد، بلكه هزاران زبان در طول تاريخ خلافت بنى العباس كه چون تازيانه، بر گرد جباران تاريخ فرو مىآمد، در اين راه قطع گرديد.
تعبير امام هادى (عليه السلام) در مجلس متوكل (1) مبارزه با مكتب سازندهء علوى (عليه السلام) در دستور كار متوكل قرار داشت. آنان از هر موقعيت و پيش آمدى به نفع اين مقصود سياسى، و آرمان شخصى و انتفاعى خود، سودجوئى مىكردند.
روزى متوكل در مجلس خود، به عنوان اعتراف گرفتن از امام هادى (عليه السلام)، اين سؤال را مطرح ساخت: " فرزندان پدرت، دربارهء عباس فرزند عبد المطلب چگونه مىانديشند و چه مىگويند؟ " امام در پاسخ فرمود:
" شما بگوئيد كه فرزندان پدرم (منظور عمو زاده هاى امام از خاندان بنى عباس) در مورد كسى كه خداوند اطاعت فرزندان او را، بر مردم واجب نموده است و اطاعت پدر را بر خود فرزندان هم فرض كرده است، چه رأى و نظرى دارند؟ " متوكل از اين پاسخ خوشحال شد و گمان كرد امام تعريفى از خاندان بنى عباس كرده و دستور صله داد، در صورتى كه هدف امام از اين جمله آن بود كه به خليفه برساند:
خلافت و ولايت خاندان رسالت از جانب پروردگار عالم، تعيين گرديده است، و خلافت آنان همانند ديگر حكومتها و فرمانروائىها نيست كه از جانب مردم بوده باشد. و تخلف از چنين امامت و پيشوائى، عقاب اخروى و سزاى الهى در پى دارد.
صد هزار دينار در برابر يك كلمه (2) " سيوطى " در تاريخ خلفاء مىنويسد: " شبى يكى از خلفاى عباسى خوابى ديد، در همان حال كلمه اى بر زبان او جارى شد كه از درك معناى آن عاجز و ناتوان ماند. صبحگاهان شاعران را دعوت كرد و آن كلمه را مطرح ساخت. يكى از شاعران حاضر در مجلس،