بخش سوم / خوشههايى از علم و رهنمودهاى آن بزرگوار...
علوم خاندان رسالت، از منبع وحى و الهام، سرچشمه مىگيرد، مدرسه اى و كلاسى نيست، چون آنان در مركز وحى پرورش يافته اند، از همان دانشكده، فارغ التحصيل گشته اند. تجزيه و تحليل معلومات آنان، در خور توانائى ما نيست فقط از راه آثار و نمونههائى كه به ما رسيده است با اقيانوسهاى ناپيدا كرانهء معلومات آنان آشنائى پيدا مىكنيم:
گاهى در مجلس دانشمندان از دهها مسألة فقهى و علمى صحبت پيش مىآيد، همگان از پاسخ فرو مىمانند ولى امام با قاطعيت پاسخ مىدهد، گاهى در محيط عرب زبان با يك فرد ترك زبان با زبان اصيل خود، گفتگو مىكند و ديگر وقت با " على بن مهزيار اهوازى " به زبان فارسى صحبت مىكند و ديگر وقت از مجهولات و رازهايى پرده برمىدارد كه اين گونه خوارق عادات در شرائط علمى آن روز، با ضوابط عادى و قواعد معمولى، قابل تفسير و تأويل نيستند، جز آنكه دانشها و علوم آنان را آسمانى و الهى دانسته باشيم. اينك نمونههائى چند در اين بخش آورده مىشود:
1. گفتگو با زبان فارسى (1) على بن مهزيار اهوازى مىگويد:
" تا شرفياب محضر نورانى امام هادى (عليه السلام) گرديدم او با من با زبان فارسى فصيح، شروع به گفتگو نمود، همانند آنكه او يكى از ما فارسى زبانان است و هدف امام آن بود كه از مطالب مورد گفتگو، ديگر حضار مجلس، آگاه نگردند ".
2. گفتار با يك پزشك مسيحى (2) " طبرى " با اسناد خود از منشى مخصوص خليفه به نام " محمد " فرزند " اسماعيل " نقل