فشار مالى بر شيعيان متوكل به منظور تضعيف جبههء تشيع و نابود ساختن نيروهاى مبارز شيعه، آنان را شديدا در فشار مالى سختى قرار داده بود، به طورى كه تا اين حد فشار مالى بر شيعيان تا آن تاريخ بى سابقه بود.
البته مىدانيم كه شيعه پس از رحلت پيامبر، همواره از نظر مالى در فشار و مضيقه قرار داشت. در اين زمينه، علاوه بر گرفتن " فدك " از فاطمه زهرا (عليها السلام) كه انگيزهء سياسى داشت و هدف از آن، تضعيف بنيهء مالى جناح امير المؤمنين (عليه السلام) وبنى هاشم بود، نمونه هاى فراوانى در تاريخ اسلام به چشم مىخورد كه يكى از آنها روش معاويه با شيعيان، بويژه بنى هاشم، بود. يكى از تاكتيكهايى كه معاويه به منظور اخذ بيعت از حسين بن على (عليه السلام) براى و ليعهدى يزيد به آن متوسل شد، خوددارى وى از پرداخت هر گونه عطيه به بنى هاشم از بيت المال در جريان سفر به مدينه بود تا بدين وسيله امام را زير فشار گذاشته، وادار به بيعت كند. (1) نمونهء ديگر، فشار مالى " ابو جعفر منصور دوانيقى " (دومين خليفهء عباسى) بود. منصور، برنامهء سياه تحميل گرسنگى و فلج سازى مالى را در سطح وسيع و گسترده اى به اجرا مىگذاشت و هدف او اين بود كه مردم، نيازمند و گرسنه و متكى به او باشند و در نتيجه هميشه در فكر سير كردن شكم خود بوده، مجال انديشه در مسائل بزرگ اجتماعى را نداشته باشند. او روزى در حضور جمعى از خواص درباريان خويش با لحن زننده اى انگيزهء خود را از گرسنه نگهداشتن مردم چنين بيان كرد: عرب هاى باديه نشين در ضرب المثل خود، خوب گفته اند كه: " سگ خود را گرسنه نگهدار تا به طمع نان، دنبال تو بيايد! " (2) اين سخن ضمنا مىرساند كه امت اسلام در چشم بنى عباس، تا چه حد بى