علويان را از يك وعده خوراك، منع مىكنند، در حالى كه خراج مصر و اهواز و صدقات حرمين شريفين وحجاز به مصرف خنياگرانى از قبيل: ابن ابى مريم مدنى و ابراهيم موصلى وابن جامع سهمى و زلزل ضارب وبرصوما زامر (سرنازن، نى زن) مىرسد. متوكل عباسى دوازده هزار كنيز داشت! اما سيدى از سادات اهل بيت (عليه السلام)، فقط يك كنيز (خدمتكار) زنگى يا سندى دارا بود.
اموال خالص و پاكيزهء خراج، به دلقكها و مهمانيهاى مربوط به ختنهء اطفال، به سگبازان و بوزينه داران، به مخارق و علويهء خنياگر و به زرزر وعمرو بن بانهء بازيگر، منحصر شده است! يك وعده خوراك و يك جرعه آب را از اولاد فاطمه (عليه السلام) دريغ مىدارند. قومى كه خمس بر آنان حلال و صدقه بر آنان حرام است و گرامى داشتن و دوستى، نسبت به ايشان واجب است، از فقر، مشرف به هلاك هستند، يكى شمشير خود را گرو مىگذارد و ديگرى جامهاش را مىفروشد، آنان گناهى ندارند جز اينكه جدشان نبى، پدرشان وصى، مادرشان فاطمه، مادر مادرشان خديجه، مذهبشان ايمان به خدا و راهنمايشان قرآن است. من چه بگويم دربارهء قومى كه تربت و قبر امام حسين (عليه السلام) را شخم زدند و در محل آن زراعت كاشتند و زائران قبرش را به شهرها تبعيد نمودند.... (1) امام هادى (عليه السلام) و مكتبهاى كلامى در عصر امام هادى (عليه السلام) مكاتب عقيدتى متعددى همچون " معتزله " و " اشاعره " رواج يافته و آراء و نظريات كلامى فراوانى در جامعهء اسلامى پديد آمده بود و بازار مباحثى همچون جبر، تفويض، امكان يا عدم امكان رؤيت خدا، جسميت خدا، و امثال اينها بسيار داغ بود، از اين رو گاه امام در برابر سوالاتى قرار مىگرفت كه پيدا بود از اين گونه آراء و نظريات