معناى آن كلمه را بيان داشت، و به عنوان استشهاد 120 نمونه از اشعار شعراى دوران جاهلى را نيز قرائت كرد كه در آنها كلمه به كار گرفته شده بود. خليفه دستور داد در مقابل اين شاهكار ادبى (كه كوچكترين دردى را دوا نمى كرد) صد هزار دينار سرخ به او جائزه دهند.
بيت المال، وقف چاپلوسان ابو الفرج اصفهانى در جلد ششم " الأغانى " ذيل بيوگرافى حسين فرزند ضحاك از شعراى معاصر واثق مىنويسد: " چون واثق بر مسند خلافت تكيه زد، حسين بن ضحاك باهلى شاعر و اديب معروف قصيدهاى را إنشاء كرد كه قسمتى از مضمون آن اينست: " اسلام هرگز ياور و خدمتگزارى مانند شما را نديده است. شما عقبماندگى هاى حكومت هاى گذشته را ترميم خواهيد نمود، و در بذل مال و بخشش، يد طولائى داريد، همانند آنكه اين اين مال از راه غارت به دست آمده باشد! مصلحت الهى ايجاب كرده است شخصى را جلو بيندازد، كه از هر نظر پسنديده و شايسته است! " (1) واثق چون اين اشعار را شنيد گفت: شاعر از روى حسن نيت و خلوص، زبان به سخن گشوده است، دستور داد در برابر هر شعر اين قصيده، مفصل، هزار درهم به سراينده آن بدهند، و اين اشعار آنقدر براى واثق مطبوع و خوش آيند بود كه دستور داد خوانندگان و نوازندگان با ألحان گوناگون اين اشعار را در حضور او، إجرا نمايند تا بيشتر كامروا گردد.
سپس واثق از شنيدن ابيات به طرب افتاد و با چوگانى كه در دست داشت به زمين مىزد و به شاعر خطاب مىكرد، چون دلت با زبانت هماهنگ است؟ شاعر در پاسخ گفت:
بخشش و كرم تو، زبان گنگ را به سخن وامى دارد ". (2) فلسفه بافى در برابر نيازهاى واقعى در برابر اين همه حاتم بخشىها و ولخرجىها، كه اغلب خلفاى عباسى در مورد شعراء و