مرا مىكوبيد، دكتر از بالينم رفت. در همان لحظه ديدم، خدمتكار امام هادى (عليه السلام) وارد شد و با خود كيسه اى همراه دارد، تا كيسه را باز كرد ديدم همان دوائى است كه دكتر به من سفارش داده است كه امام آن را فرستاده اند. خدمتگزار گفت: ابوالحسن به شما سلام مىرساند و مىفرمايد: اين دارو را به اين ترتيب ميل كنيد، شفا خواهيد يافت، من طبق دستور امام (عليه السلام) رفتار كردم و شفا يافتم.
راوى حديث گويد: زيد اظهار كرد، حالا غلو كنندگان، دربارهء اهل بيت (عليه السلام) اين واقعه را چگونه تلقى خواهند نمود، نمى دانم؟
10. حاملان اسم اعظم على، فرزند محمد نوفلى مىگويد: از امام هادى (عليه السلام) شنيدم كه مىگفت:
" اسم اعظم الهى، داراى هفتاد و سه حرف است كه " آصف برخيا " تنها صاحب يك حرف از آن 73 بود كه توانست زمين را بر خود، رام كند و تخت بلقيس را در يك لحظه، چشم به هم زدن، در نزد سليمان حاضر سازد ولى نزد ما خاندان رسالت، هفتاد و دو تاى آن موجود است ". (1) 11. نام او را محمد انتخاب كن!
ايوب پسر نوح مىگويد به امام هادى (عليه السلام) نوشتم: " من در انتظار مولودى هستم، از شما درخواست مىكنم كه دعا بفرمائيد خداوند متعال، پسرى به من عطا كند. امام (عليه السلام) در پاسخ مرقوم داشتند: هنگامى كه نوزاد به دنيا آمد نام او را " محمد " انتخاب كن. خداوند متعال به من پسرى عنايت فرمود كه نامش را مطابق فرمودهء امام، " محمد " گذاشتم ". (2) 12. بهتر از پسر يحيى پسر زكريا گويد: " من هم در انتظار نوزادى بودم كه به آن بزرگوار نوشتم، دعا فرمائيد كه آن نوزاد پسر باشد. امام در پاسخ مرقوم داشتند، بسا دختران، بهتر از پسران هستند،