فروگزارى نمى كرد. وى كه پس از مأمون به حكومت رسيده بود در آغاز كار با پسر مأمون (عباس) به منازعه و جدال پرداخت و پس از سركوبى و تسليم او، تركها را بر سر كار آورد و انقلابها و نهضتهاى شعوبى و ملىگرايى مازيار وافشين در دوران خلافت او رخ داد و شهر سامراء از بناهاى دوران اوست.
مدت حكومتش 8 سال و 8 ماه ادامه داشت تا در سال 227 در 46 سالگى به دست تركها به قتل رسيد. از اديبانى كه بيشتر با او سر و كار و معاشرت داشتند مىتوان " على بن جنيد اسكافى " را نام برد و از دانشمندان فقه كه از او تازيانه خورده اند مىتوان " احمد بن حنبل " را نام برد. وى 37 تازيانه خورد تا به مخلوق بودن قرآن كه يكى از مسائل مشغول كنندهء اذهان مردم آن روز بود، اقرار كند. امام جواد (عليه السلام) پدر بزرگوار امام هادى (عليه السلام) در حكومت او به سال 219 با سم ام الفضل دختر مأمون به شهادت رسيد.
2. الواثق:
او كه پس از پدرش معتصم، در سال 227 به سرير حكومت نشست، مدت 5 سال و 9 ماه و 13 روز در سر كار بود. در زندگى، جز به عيش و خوشگذرانى و لذت طلبى، به چيز ديگرى فكر نمى كرد، در ميان خلفاى عباسى، به پرخورى و شكمبارگى معروف بود.
طبق عادت خلفاى عباسى، عده اى از حكماء و اطباء و ادباء را در مجلس خود گرد مىآورد و مباحثى را در حضور او مطرح مىكردند، دانشمندان به گفتگو و رايزنى مىپرداختند. از اطباى هم جليس او مىتوان: ابن بختيشوع، ابن ماسويه، ميخائيل مسيحى را نام برد.
نيابت خلافت " واثق " در امر حكومت و ادارهء كشور، بسيار ضعيف و ناتوان بود، تدبير و ادارهء امور را به عهدهء احمد بن داود، قاضى القضاة كشور، و محمد بن عبدا لملك زيات وزير و منشى مخصوص خود، محول ساخته بود. او در سال 232 در اثر افراط در امر شهوت و عياشى با