پيشواى نهم در سال 212 هجرى در يكى از محلات مدينه، در محلى به نام " صريا " ديده به جهان باز گشود و به زيباترين نامى كه در آن خاندان علوى، سابقهء ديرين و خوش خاطرهها داشت، موسوم گرديد. پدر ارجمندش براى وى، نام " على " را برگزيد. او كه همانند جد بزرگوارش على بن ابيطالب (عليه السلام) مأموريت دفاع از اسلام و احياى حقوق مسلمانان را از جانب پروردگار عالم به عهده داشت، به اين مولود مسعود، همان كنيه جدش بر وى، انتخاب شد و به " ابوالحسن "، موسوم گرديد كه در نهايت با افزودن " ثالث " و سومى بر آن متمايز مىگرديد آن چنان كه امام هشتم حضرت رضا (عليه السلام) نيز با دومين ابوالحسن دودمان امامت مشخص مىشد. ولى لقب " ابن الرضا " درخشانترين عنوان و شهرت او و ديگر پيشوايان معصوم بعدى بود كه آن روزها همچون ستاره اى تابان، در ميان دهها القاب ديگر بر تارك وى مىدرخشيد.
از ديگر القاب آن حضرت مىتوان: هادى، ناصح، عالم، فقيه، امين، عسكرى، دليل، فتاح، متوكل، نقى، مرتضى و... را نام برد. چنان كه امروز بيشتر دوستداران و شيعيان، او را با لقب " هادى، هدايتگر " مىشناسند. حضرتش، تحت تربيتهاى الهى و معنوى پدر، هفت سال و اندى زندگى كرد و بعد از وفات پدر، درخشان ترين و شامخ ترين چهرهء اسلام بود كه مشكلات فقهى و علمى مردم مسلمان را با دانش و بينش خود، حل و فصل مىنمود.
مادر مادر عزيز و مهربانش، بانوى با فضيلت و پارسا و دانشمندى بود در نهايت فداكارى و دلسوزى. او يكى از بانوان صالح و درستكار روزگار خود محسوب مىگشت به حدى كه خود امام دربارهء او چنين مىفرمايد:
" مادرم، عارف و آشنا به مقام امامت و ولايت بود. او با عنايت و لطف پروردگار اهل رحمت و بهشت است. هرگز فريب شيطان و مكر وكيد تجاوزكار و ستمگر را به خود نديد و از نظر رتبه و مقام، كمتر از مادران انبياء و مردان شايستهء الهى نبود... ". (1) نام گرامى وى " سمانه "