حضور امام روانه سازد و از وى در مورد علاج پسرش درمان و راه علاج بپرسد. امام هادى (عليه السلام) در پاسخ در خواست او، داروئى را معرفى نمود كه آن را روى جراحت بگذارند، تا با لطف پروردگار بهبود يابد. طبق دستور آن بزرگوار، رفتار كردند و متوكل شفا يافت.
مادرش به عنوان وفا به نذر خود، هزار دينار را در كيسهء چرمى (صره) سر بسته به محضر امام فرستاد. امام هادى (عليه السلام) آن را با همان كيفيت در منزل نگه مىداشت ".
روزى به اطلاع متوكل رساندند كه طبق اطلاع پولهاى فراوانى را در منزل امام هادى (عليه السلام) گزارش مىدهند و شايد او تدارك انقلاب و تظاهر بر ضد شما را داشته باشد.
متوكل كه هميشه منتظر شنيدن چنين خبرى بود، بازرسانى به منزل امام (عليه السلام) گسيل داشت. آنان، شبانه به سراغ منزل رفتند و با گذاشتن پله، از پشت بام به حياط امام رسيدند. آن حضرت دستور فرمودند، تا شمعى روشن سازند تا مأمورين دچار آسيب سقوط، نگردند، و در داخل منزل هم شمعى افروختند تا تمام قسمتهاى منزل مورد بررسى قرار گيرد. مأموران هر چه گشتند كمتر چيزى عائد آنان شد، جز آن كيسهء مهر و موم شده كه مادر متوكل فرستاده بود.
وقتى متوكل در جريان تحقيقات مأمورين قرار گرفت، پس از آگاهى از حقيقت امر، از عمل خود شرمنده و پشيمان گرديد و پولها را دوباره باز گردانيد. (1)