سرچشمه گرفته است. نفوذ آراء و نظريات باطل از اين راه در محافل شيعه، ضرورت هدايت و رهبرى فكرى شيعيان را از سوى امام شدت مىبخشيد، از اين رو پيشواى دهم طى مناظرات و مكاتبات خود، بىپايگى مكاتب و آراء و نظريات باطل همچون جبرگرائى و جسميت خدا و... را با استدلالهاى روشن و قاطع اثبات مىنمود و مكتب اصيل اسلام را پيراسته از هر گونه تحريف و تفكر باطل، به جامعه، عرضه مىكرد، و اين يكى از جلوه هاى عظمت علمى آن برزگوار بود. (1) مطالعه و بررسى حيات علمى امام، نشان مىدهد كه اكثر مناظرات امام هادى (عليه السلام) پيرامون اين گونه موضوعات كلامى بوده و روايات متعددى از آن حضرت در اين زمينه نقل شده است كه برترى مبانى اعتقادى شيعه را به روشنى ثابت مىكند. به عنوان نمونه مىتوان از نامهء مفصل امام ياد كرد كه در پاسخ سوال مردم اهواز دربارهء موضوع " جبر " و " تفويض " نگاشته وطى آن با بيان روشن و استدلال قاطع، نظريهء درست را كه نه جبر است و نه تفويض، اثبات كرده است. (2) ولى چون اين بحثها از موضوع اين كتاب كه بيشتر جنبهء تاريخى دارد، خارج است، از توضيح و تفصيل آن صرفنظر مىكنيم. فقط نمونههايى ذكر مىكنيم:
مبارزهء با غلات از جمله گروههاى باطل و منحرفى كه در دوران امامت امام هادى (عليه السلام) فعال بودند، گروه غلات را بايد نام برد كه افكار و عقايد پوچ ومنحط و بى اساسى داشتند و خود را شيعه وانمود مىكردند. آنان دربارهء امام غلو نموده براى او مقام الوهيت قائل مىشدند و گاهى نيز خود را منصوب از طرف امام، قلمداد مىكردند و به دين وسيله موجبات بدنامى شيعيان را در ميان فرقه هاى ديگر فراهم مىكردند. امام هادى (عليه السلام) از اين گروه اظهار