يحيى را كه در اين قيام خونين، كشته شده بود به بغداد بردند و احساسات مردم را با كشتن او منكوب ساختند. با همهء اينها مراثى و نوحههاى فراوانى در سوگ يحيى سروده شد، چون او به عنوان يك پايگاه بزرگ علويان شمرده مىشد و سرپرستى ايتام و درماندگان را به دوش مىكشيد. (1) قيام مردم طبرستان در سال 250 هجرى در دومين سال حكومت مستعين، مردم مازندران به رهبرى حسن بن زيد از نوادگان امام حسن مجتبى (عليه السلام) قيام كردند و بر مازندران مسلط گرديدند و آن دو منطقهء حاصلخيز را تا سال 270 در دست داشتند. قيامهاى ديگرى هم در اثر ظلم و بىلياقتى وى، در ديگر نقاط كشور، مانند: رى، قزوين و نيشابور صورت مىگرفت.
6. معتز:
وى در زندان مستعين به سر مىبرد. با زور و فشار تركها آزاد شد و پس از خلع، مستعين در سال 251 به حكومت رسيد و نخستين اقدامى كه كرد خليفهء مخلوع را به زندان افكند و آنگاه، به دستور او سر از تنش جدا كردند و بدنش را به جاده عمومى افكندند و جمعى از عابرين او را دفن كردند.
معتز كه به هنگام جلوس بر اريكهء سلطنت 18 ساله بود پس از 4 سال و 6 ماه حكومت در ماه رجب 255 خود را از خلافت خلع نمود و پس از آن شش روز زنده بود و سرانجام در سال 255 اتراك، دژبان مخصوص خودش، او را با زجر و شكنجه كشت و با زور، آب نمك در حلقش ريخت و در حمام محبوس كرد تا از تشنگى جان داد.
دوران زندگى و پيشوائى امام هادى (عليه السلام) بيشتر در عهد خلفاى اخير بود و در دوران حكومت معتز بود كه آن حضرت به جهان باقى شتافت.
تبعيد از مدينه خلفاى عباسى عموما از توجه معنوى مردم، نسبت به خاندان رسالت، هميشه در بيم و