گريبان چاك زده و چهرهء آشفته، از سرسراى حرم امام، بيرون آمد و در پشت سر او جاى گرفت، اغلب اين جوان را درست نمى شناختند اما سيماى اندوهناك و چشمان گريان و حالت آشفتهء او افكار مردم را به خود جلب كرد و پيدا بود كه صاحب درد و دل سوخته اى است از متن خاندان.
لحظاتى سپرى نشده بود كه پيشواى دهم (عليه السلام) متوجه انقلاب روحى او گرديد و فرمود:
" پسرم! به درگاه خداوند متعال شكر و سپاس بجا آور! و اين قدر اضطراب و ناراحتى منما و بدان دربارهء تو تقديرى تازه پديدار شده است... ".
مردم پس از اين جريان، دريافتند كه اين جوان غمگين و نالان، فرزند برومند و رشيد پيشواى دهم مىباشد. او كه خاطرى پريشان و دلى غمگين و چشم گريان داشت تا اين سخن را از پدر شنيد يكباره به گريه افتاد و گفت: " إنا لله وانا اليه راجعون " همگان از خدائيم و همگى به سوى او بازخواهيم گشت. اين جريان در سكوت مطلق حضار سپرى شد و روز اندوه پايان گرفت. مردم سخت اشتياق شناختن اين گوهر گرانبها را داشتند و از خصوصيات و مشخصات او جويا بودند تا معلوم گرديد او " ابومحمد حسن بن على " فرزند رشيد و وارث امامت و ولايت الهى است ".
اوست كه پدر عاليقدر امام عصر " حجة بن الحسن " خواهد بود.
سيد محمد فرزند امام هادى (عليه السلام) صاحب زيارتگاه معروف امام هادى (عليه السلام) علاوه بر امام حسن عسكرى (عليه السلام) پسرى به نام سيد محمد دارد كه در ايام حيات پدر از دنيا رحلت نمود و گريه و نالهء برادر به خاطر درگذشت او بود.
سيد محمد، صاحب آن مزار شريف و معتبرى است كه با مسافت اندك از سامراء قرار دارد كه زائران با اشتياق تمام او را قصد مىكنند و در زيارت او كرامات و شگفتىهاى ديده اند و نقل نموده اند كه نذوراتى كه جهت اين سيد والاقدر در طول سال انجام مىپذيرد رقم بسيار بلندى را تشكيل مىدهد.